نوع مقاله : علمی- پژوهشی
نویسندگان
1 دانشیار گروه زبان و ادبیّات فارسی دانشگاه قم
2 دانشجوی کارشناسی ارشد زبان و ادبیّات فارسی دانشگاه قم
چکیده
امروزه هریک از قلمروهای مختلفِ نظری و پژوهشی ادبیّات میکوشند از منظری متفاوت و البتّه نظاممند، آثار ادبی را تحلیل کنند. تدوین چارچوب نظری، تحلیلهای روشمند، ارائۀ نتایجی مدوّن و پرهیز از آراء ذوقمبنا، اساس بسیاری از تحقیقات ادبی روزگار کنونی است؛ یکی از این قلمروها، نشانهشناسی است. نظام پیوندِ دلالتی در ادبیّات یا همان ربط میان دالّ و مدلول، محمل درخور توجّهی برای نشانهشناسان بوده است که از زوایای مختلفی به متون ادبی ورود کنند. از جمله کسانی که اعتقاد داشت باید از دلالتهای ظاهری شعر گذشت و به سطح دیگری از دلالت رسید، ریفاتر است. وی با تمرکز بر خواننده (خاصّ) و متن، بر شمردن فرآیندهای سهگانه در زبان شعر، تبیین سطح ظاهری و سطح پسکنشانه، هپیوگرام و ماتریس، تلاش کرد کارایی چارچوب نظاممند نظریّۀ خویش را نشان دهد و از این راه، چگونگی انتقال مدلولهای متن را برای خوانندگان، بهخصوص خوانندگانی که به تعبیر او از توانش ادبی برخوردار نیستند، تبیین کند. در این پژوهش، نینامۀ مولوی و مثنوی فصل وصل قیصر امینپور را که به موضوع «وصال» پرداختهاند، بر اساس نظریّۀ ریفاتر تحلیل و مقایسه کرده و با ترسیم منظومههای توصیفی، هیپوگرام و ماتریس آنها، نشان دادهایم این دو متن بهرغم داشتن کمینهمحتوای واحد، یعنی وصال، دو دیدگاه متقابل را بیان کردهاند. منظومههای توصیفی فصل وصل اگرچه از نظر تعداد کمترند، امّا از تنوّع بیشتری برخوردارند؛ همچنین هیپوگرامهای این سروده گستردهترند. علاوه بر آن، واژگان غیر دستوری و نوواژگان نیز در سرودۀ امینپور در مقایسه با نینامه بسیار چشمگیرتر است.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
Semiotic Comparison of Rumi's Neynameh and Qaisar Aminpour's Fasl - e- Vasl based on Riffaterre’s View
نویسندگان [English]
- Ahmad Rezaei 1
- Marziyeh Parsamanesh 2
1 Associate Professor, Department of Persian Language and Literature, Qom University
2 Master student of Persian language and literature, Qom University
چکیده [English]
Today, different theoretical and research domains of literature each try to analyze literary works from a different and, of course, systematic perspective. It can be said that the development of the theoretical framework, methodical analysis, presentation of codified results, and avoidance of taste-based opinions are the basis of many literary types of research of the present day; one of these domains is semiotics. Semiotics is related to many aspects of life, especially literature in the broad sense and poetry in the specific sense, because of its essential function of "examining something that represents something else." The system of semantic connection in literature, or the connection between signifier and signified, or what should be discovered in literary texts on the basis of existing signs, has been a significant vehicle for semioticians to enter literary texts from different angles. In this paper, Moalavi’s Neynameh and Aminpoor's Fasl-e- Vasl, which pay attention to the subject of “union”, according to Riffaterre’s view, were analyzed and compared. The present study, by drawing descriptive systems, hypo gram, and matrix, shows that these two texts, despite their similar content, have expressed two opposite views.The narrator of Neynameh, complaining of parting and getting along, does not seem, Joiner, while the narrator of Fasl-e- Vasl, by motivating others and … has reached its optimum. Although descriptive systems in Fasl-e- Vasl are less, have greater diversity; Hypo grams of this poem is also widespread. In addition, ungrammaticality and neologism in Aminpoor's poem compared with Neynameh are much more impressive.
کلیدواژهها [English]
- Semiotics
- Comparison
- Rumi
- Aminpour
- Riffaterre