%0 Journal Article %T نوای نای در فصلِ وصل؛ مقایسۀ نشانه‌شناسیک نی‌نامۀ ‌مولوی و فصلِ وصل قیصر امین‌پور بر اساس دیدگاه ریفاتر %J ادب فارسی %I دانشگاه تهران %Z 2251-9262 %A رضایی, احمد %A پارسامنش, مرضیه %D 2022 %\ 02/20/2022 %V 11 %N 2 %P 73-92 %! نوای نای در فصلِ وصل؛ مقایسۀ نشانه‌شناسیک نی‌نامۀ ‌مولوی و فصلِ وصل قیصر امین‌پور بر اساس دیدگاه ریفاتر %K فصل وصل %K نی‌نامه %K نشانه‌شناسی %K ریفاتر %K مولوی %K قیصر امین‌پور %R 10.22059/jpl.2022.335103.1995 %X امروزه هریک از قلمروهای مختلفِ نظری و پژوهشی ادبیّات می­‌کوشند از منظری متفاوت و البتّه نظام‌­مند، آثار ادبی را تحلیل کنند. تدوین چارچوب نظری، تحلیل‌­های روشمند، ارائۀ نتایجی مدوّن و پرهیز از آراء ذوق‌مبنا، اساس بسیاری از تحقیقات ادبی روزگار کنونی است؛ یکی از این قلمروها، نشانه­‌شناسی است. نظام پیوندِ دلالتی در ادبیّات یا همان ربط میان دالّ و مدلول، محمل درخور توجّهی برای نشانه­‌شناسان بوده است که از زوایای مختلفی به متون ادبی ورود کنند. از جمله کسانی که اعتقاد داشت باید از دلالت­‌های ظاهری شعر گذشت و به سطح دیگری از دلالت رسید، ریفاتر است. وی با تمرکز بر خواننده (خاصّ) و متن، بر شمردن فرآیندهای سه­‌گانه در زبان شعر، تبیین سطح ظاهری و سطح پس‌­­کنشانه، هپیوگرام و ماتریس، تلاش کرد کارایی چارچوب نظام­‌مند نظریّۀ خویش را نشان دهد و از این راه، چگونگی انتقال مدلول­‌های متن را برای خوانندگان، به‌­خصوص خوانندگانی که به تعبیر او از توانش ادبی برخوردار نیستند، تبیین کند. در این پژوهش، نی‌­­نامۀ مولوی و مثنوی فصل وصل قیصر امین­‌پور را که به موضوع «وصال» پرداخته­‌اند، بر اساس نظریّۀ ریفاتر تحلیل و مقایسه کرده و با ترسیم منظومه‌­های توصیفی، هیپوگرام و ماتریس آن‌ها، نشان داده‌­ایم این دو متن به‌رغم داشتن کمینه‌محتوای واحد، یعنی وصال، دو دیدگاه متقابل را بیان کرده­اند. منظومه‌­های توصیفی فصل وصل اگرچه از نظر تعداد کمترند، امّا از تنوّع بیشتری برخوردارند؛ همچنین هیپوگرام‌­های این سروده گسترده‌ترند. علاوه بر آن، واژگان غیر دستوری و نوواژگان نیز در سرودۀ امین­‌پور در مقایسه با نی‌نامه بسیار چشمگیرتر است. %U https://jpl.ut.ac.ir/article_87112_ef20ac5c47e5e1d7135cab949d2d64fa.pdf