نوع مقاله : علمی- پژوهشی

نویسندگان

1 دانشیار گروه زبان و ادبیّات فارسی دانشگاه سمنان

2 دانشجوی دکتری زبان و ادبیّات فارسی دانشگاه سمنان

چکیده

یکی از دستاوردهای مایکل ریفاتر در زمینة نقد بینامتنی، نشانه­شناسی بینامتنی است. وی با طرح مباحثی چون غیردستورزبانی، تفسیرگر، هیپوگرام و ماتریس، گامی مؤثّر در کاربردی­کردن نظریة بینامتنیّت در متن و کشف دلالت­های معنایی و ضمنی متون برداشت. در خوانش نشانه­شناسانه، مخاطب در مواجهه با متن، ابتدا با «غیردستورزبانی»­ها برخورد می­کند. سپس منتقد با بررسی «انباشت»، «منظومة توصیفی» و «هیپوگرام»، می­تواند دلالت­های معنایی و ضمنی غیردستورزبانی­ها را آشکار کند و به «ماتریس» یا همان عنصر و هستة اصلی متن دست ­یابد. در این جستار، رمان سالمرگی اثر اصغر الهی از منظر نشانه­شناسی بینامتنی بررسی و تحلیل شده است. بررسی عناصر غیردستورزبانی این رمان­، به انباشت (مرگ و زندگی) و منظومه­ای توصیفی (مرگ) راه می­دهد. آنگاه با کشف و خوانش هیپوگرام­ها، ماتریس یا عنصر زیربنایی رمان، یعنی مسئلة مرگ و حل­نشدنی بودن آن حاصل می­­شود. همچنین این بررسی نشان می­دهد که روایت­های بالفعل ماتریس یا همان هیپوگرام­ها در مفاهیمی اسطوره­ای از قبیل جاودانگی، رویین­تنی، زوال، گناه نخستین، تقدیر، هراس از مرگ و غیره با طیفی از باورهای شاهنامه­ای در باب مرگ و داستان­های رستم و سهراب، رستم و اسفندیار و افراسیاب و سیاوش مرتبط می­شوند و تمام شخصیّت­های رمان به­نوعی با مرگ خویشتن یا مرگ دیگری­ درگیر هستند.

کلیدواژه‌ها

عنوان مقاله [English]

Analysis of the Novel “Sālmargi” Based on Michael Riffaterre's Theory of Intertextual Semantics

نویسندگان [English]

  • Abdullah Hasanzadeh Mirali 1
  • Fatemeh Zamani 2

1 Associate Professor in Persian Language and Literature, Semnan University

2 Ph.D. Candidate in Persian Language and Literature, Semnan University

چکیده [English]

Intertextual semiotics is one of Michael Riffaterre's achievements in the field of intertextual criticism. He made effective efforts to apply the theory of intertextuality in texts and to discover the semantic and implicit implications of texts through discussions of non-grammatical, interpretive, hypogrammatic and matrix topics.  In semiotic reading, the audience initially faces with non-grammatical issues encountering the text. The critic, then, can reveal the semantic and implicit implications of non-grammatical issues to achieve the “matrix” or the core of the text by examining the “accumulation”, “descriptive systems” and “hypograms”. Asghar Elahi's novel, “Sālmargi”, has been analyzed in present study using intertextual semiotics. The study of the non-grammatical elements of the novel leads to accumulation (death and life) and a descriptive system (death). Then, “the problem of death and its inevitability” would be obtained as the matrix or infrastructural element of the novel through exploring and reading of hypograms. This study also shows that the actual narratives of the matrix, or hypograms, relate with some mythical concepts such as “immortality”, “invulnerability”, “deterioration”, “original sin”, “fate”, “fear of death”, etc. with a range of beliefs in Shahnameh about the death and stories such as “Rustam and Sohrab”, “Rustam and Esfandiar”, and  “Afrasiab and Siavash” in a way that all the characters of the novel are somehow involved with their own or others' death.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Semiotics
  • Intertextuality
  • Michael Riffaterre
  • Shahnameh
  • Sālmargi
آلن، گراهام (1380)، بینامتنیّت، ترجمۀ پیام یزدانجو، تهران، مرکز.
احمدی، بابک (1384)، ساختار و تأویل متن، تهران، مرکز.
احمدی، فرشته (1394)، «تحلیل سالمرگی»، روزنامة سپید، 4 بهمن، ش 735، ص 9.  
الهی، اصغر (1385)، سالمرگی، تهران، چشمه.
برکت، بهزاد و طیبه افتخاری (1389)، «نشانه­شناسی شعر؛ نظریة مایکل ریفاتر بر شعر «ای مرز پرگهر» فروغ فرخزاد»، پژوهش­های زبان و ادبیّات تطبیقی، زمستان، دورة 1، ش 4، 109- 130.
بهار، مهرداد (1362)، پژوهشی در اساطیر ایران، تهران، توس.
بزرگ بیگ­دلی، سعید، حسینعلی قبادی و سید علی قاسم­زاده (1388)، «تحلیل بینامتنی روایت اسطوره­ای سالمرگی» نوشتة بزرگ بیگدلی و همکاران»، پژوهش­های ادبی، دورة 2، ش 25، 9-38.
بهنام­فر، محمد و زینب طلایی (1393)، «نقد روان­شناختی شخصیّت در رمان سالمرگی بر مبنای نظریّه کارن هورنای»، متن­پژوهی ادبی، دورة 18، ش 62، 175- 193.
                          و همکاران (1393)، «بررسی زمانمندی روایت در رمان سالمرگی براساس نظریة ژرار ژنت»، متن­پژوهی ادبی، دورة 18، ش 60، 114- 125.
پورداود، ابراهیم (1356)، یشت­ها، تهران، دانشگاه تهران.
چایدستر، دیوید (1380)، شور جاودانگی، ترجمة غلامحسین توکلی، تهران، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب.
حسن­زاده، علی (1386)، «واگویة خاطره­های مه­آلود؛ نقدی بر رمان سالمرگی نوشتة اصغر الهی»، رودکی، ش 19، 116- 119.
 حریری، ناصر (1377)، مرگ در شاهنامه، بابل، آویشن.
خالقی­مطلق، جلال (1372)، گل رنج­های کهن (برگزیدة مقالات دربارة شاهنامه)، به کوشش علی دهباشی، تهران، مرکز.
رضی، هاشم (1381)، آیین مهر؛ تاریخ رازآمیز آیین میترایی در شرق و غرب از آغاز تا امروز، تهران، بهجت.
سرامی، قدمعلی (1388)، از رنگ گل تا رنج خار؛ شکل‌شناسی داستا­ن­های شاهنامه، چاپ پنجم، تهران، علمی و فرهنگی.
سلدن، رامان (1384)، راهنمای نظریة ادبی معاصر، ترجمة عباس مخبر، چاپ سوم، تهران، طرح نو.
فردوسی، ابوالقاسم (1379)، شاهنامه، به کوشش سعید حمیدیان، تهران، قطره.
کالر، جاناتان (1388)، در جستجوی نشانه­ها، ترجمة لیلا صادقی و تینا امراللهی، چاپ دوم، تهران، علم.
کریستوا، ژولیا (1389)، فردیّت اشتراکی، ترجمۀ مهرداد پارسا، تهران، روزبهان.
کلانتری، فرانک (1394)، «بازتاب واقعیت در ذهن پریشان»، روزنامة سپید، 4 بهمن، ش 735، ص 9.
مختاریان، بهار (1389)، در آمدی بر ساختار اسطوره­ای شاهنامه، تهران، آگه.
معین، محمّد (1363)، مزدیسنا و ادب فارسی، جلد 2، تهران، دانشگاه تهران.
نامورمطلق، بهمن (1394)، درآمدی بر بینامتنیّت، تهران، سخن.
نبی­لو، علیرضا (1392)، «خوانش نشانه­شناختی زمستان اخوان و پیامی در راه سپهری»، ادبیّات پارسی معاصر، سال سوم، ش 4، 113- 136.
وجدانی، فریده (1390)، «سیمای مرگ در شعر فردوسی و ناصر خسرو»، ادب غنایی، سال نهم، ش 16. 175- 196.
Abrams, M.H. (1993), A Glossary of literary terms, Harcourt, Ithaca.
Frow, John. (2005), Genre, London & Now York, Routledge.
Gignoux,Anne-Claire (2005),Initiation à l'intertextualité, Paris,Ellipses.
Rabau, sophie.(2002),L'Intertextualité,Paris,Flammarion.
Riffaterre, Michael ( 1978). Semiotics of Poetry. 1. Ed Bloomingston, Indiana University Press.
                        (1982). L’illusion  référentielle, publié  dans  Littérature  et     réalité.Paris, Seuil.