TY - JOUR ID - 68919 TI - تحلیل رمان سالمرگی براساس نظریة نشانه شناسی بینامتنی مایکل ریفاتر JO - ادب فارسی JA - JPL LA - fa SN - 2251-9262 AU - حسن زاده میرعلی, عبدالله AU - زمانی, فاطمه AD - دانشیار گروه زبان و ادبیّات فارسی دانشگاه سمنان AD - دانشجوی دکتری زبان و ادبیّات فارسی دانشگاه سمنان Y1 - 2018 PY - 2018 VL - 8 IS - 1 SP - 57 EP - 76 KW - نشانه شناسی KW - بینامتنیّت KW - ریفاتر KW - شاهنامه KW - رمان سالمرگی DO - 10.22059/jpl.2018.208923.654 N2 - یکی از دستاوردهای مایکل ریفاتر در زمینة نقد بینامتنی، نشانه­شناسی بینامتنی است. وی با طرح مباحثی چون غیردستورزبانی، تفسیرگر، هیپوگرام و ماتریس، گامی مؤثّر در کاربردی­کردن نظریة بینامتنیّت در متن و کشف دلالت­های معنایی و ضمنی متون برداشت. در خوانش نشانه­شناسانه، مخاطب در مواجهه با متن، ابتدا با «غیردستورزبانی»­ها برخورد می­کند. سپس منتقد با بررسی «انباشت»، «منظومة توصیفی» و «هیپوگرام»، می­تواند دلالت­های معنایی و ضمنی غیردستورزبانی­ها را آشکار کند و به «ماتریس» یا همان عنصر و هستة اصلی متن دست ­یابد. در این جستار، رمان سالمرگی اثر اصغر الهی از منظر نشانه­شناسی بینامتنی بررسی و تحلیل شده است. بررسی عناصر غیردستورزبانی این رمان­، به انباشت (مرگ و زندگی) و منظومه­ای توصیفی (مرگ) راه می­دهد. آنگاه با کشف و خوانش هیپوگرام­ها، ماتریس یا عنصر زیربنایی رمان، یعنی مسئلة مرگ و حل­نشدنی بودن آن حاصل می­­شود. همچنین این بررسی نشان می­دهد که روایت­های بالفعل ماتریس یا همان هیپوگرام­ها در مفاهیمی اسطوره­ای از قبیل جاودانگی، رویین­تنی، زوال، گناه نخستین، تقدیر، هراس از مرگ و غیره با طیفی از باورهای شاهنامه­ای در باب مرگ و داستان­های رستم و سهراب، رستم و اسفندیار و افراسیاب و سیاوش مرتبط می­شوند و تمام شخصیّت­های رمان به­نوعی با مرگ خویشتن یا مرگ دیگری­ درگیر هستند. UR - https://jpl.ut.ac.ir/article_68919.html L1 - https://jpl.ut.ac.ir/article_68919_6f707b0ae1cf661b4ff8c73fb1bbbd14.pdf ER -