نوع مقاله : علمی- پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه تبریز، تبریز، ایران.

2 استاد گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه تبریز، تبریز، ایران.

10.22059/jpl.2023.352202.2127

چکیده

گرشاسپ‌نامۀ اسدی طوسی مهم­ترین متون پهلوانی و حماسی پس از شاهنامه است. اگرچه موضوع آن جنگ­ها و هنرنمایی­های پهلوانی است، ولی عناصر مهم و اثرگذار در فرآیند شکل گیری اندیشه­های ایرانشهری درآن نهفته است. غرض از تحقیق حاضر شناسایی و تحلیل مبانی فکری ایرانشهری به عنوان یکی از مختصات در سطح فکری این اثر ارزشمند است. حال این سؤال مطرح است که باورها و اندیشه­های ایرانشهری در این کتاب چگونه بوده؟ و چه انعکاسی داشته است؟ برای پاسخ به سؤالات در این پژوهش که به روش تحلیلی- توصیفی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه­ای است، موضوعات و عناصری چون «خردوخردگرایی، خداشناسی و دین­مداری، شاه آرمانی، آشتی و دوستی، پیمان، سوگند، پیشگویی، دخمه­ها، جادو، بخت و سرنوشت» که از عمده­ترین مبانی فکری ایرانشهری­ها و ایرانیان باستان بوده است، بر اساس گرشاسپ‌نامه و استشهاد به شاهنامه، بهمن‌نامه، برزونامه، فرامرزنامه، بانو‌گشسپ‌نامه و دیوان دقیقی بررسی و تحلیل شده است. با مطالعه و بررسی گرشاسپ‌نامه و منظومه‌های حماسی سبک خراسانی نتیجه می­گیریم که کمتر بخشی از اشعار او را می­توان یافت که تحت تأثیر اندیشه­های ایرانشهری نباشد. و این موضوعات و عناصر در گرشاسپ‌نامۀ اسدی به عنوان دومین و برترین اثر ادبی سبک خراسانی متجلی شده است. و نسبت به  آثار دیگر شاعران حماسه­سرای این سبک به بهترین شکل انعکاس داشته است.

کلیدواژه‌ها

موضوعات

عنوان مقاله [English]

Examining Iranshahri's Thoughts as a Component of Intellectual Style in Gershasp Nameh

نویسندگان [English]

  • Seyed Mohammad Fathollahzade 1
  • Mirjalil Akrami 2

1 PhD Student of Persian Language and Literature, Faculty of Literature and Humanities, Tabriz University, Tabriz, Iran.

2 Professor of Persian Language and Literature, Faculty of Literature and Humanities, Tabriz University, Tabriz, Iran.

چکیده [English]

Iranians were the people who lived in the land of Great Iran in ancient times, in their social relations with each other and with the neighboring countries and with the people of the world of those days, they had wars, peaces and reconciliations, friendships and relationships. This behavior and their relationships and belief, which is history as the preserver and guardian of the documents of the past, has been preserved for the future generation. The ancient Iranians, for whom Ardeshir Sasanian used the word Iranshahri for the first time, had thoughts and ideas to express their opinions, beliefs in establishing relations with others, in the manner and ritual of governance and statecraft. Historians, poets and writers have been influenced by these ideas. Especially the poets of the 4th and 5th century were more influenced by it in their epic works, one of them is the famous Iranian poet Asadi Toosi. Asadi Tusi's Gershasp Nameh is the most important heroic and epic text after the Shahnameh. Although its subject is wars and heroic performances, it contains important and effective elements in the formation process of Iranshahri's ideas. Various topics and elements that have happened throughout history in the thoughts of ancient Iranians and the long-standing beliefs of Iranian citizens in their daily lives have a prominent appearance. The purpose of this research is to identify and analyze the intellectual foundations of Iranshahri as one of the coordinates in the intellectual level of this valuable work. Now this question is raised, what were Iranshahri's beliefs and thoughts in this book? And what has been reflected? In order to answer the questions in this research, which is analytical-descriptive and based on library studies, topics and elements such as "minorism, theology and religious orientation, Shah Armani, reconciliation and friendship, pact, oath, prophecy, catacombs, magic , fate and destiny" which was one of the main intellectual bases of Iranians and ancient Iranians, based on "Gershasp Name" and reference to "Shahnameh", "Bahman Nameh", "Barzonameh", "Faramarznameh", "Bano Ghassab Nameh" and "Detailed Court" has been examined and analyzed. By studying and examining Gershasep's epistles and epic poems in the Khorasani style, we can conclude that there are few parts of his poems that are not influenced by Iranshahri's ideas. Garshasp, the book of Esdi Toosi, travels, stories, wars, and performances, which are the result of the presence of Gershasp, the mythical warrior of Iran. Events have taken place in it, and there have been effective elements and phenomena, and beliefs that the people of Iran have fully believed in. In this work, the literary master has shown himself in the best way and these themes and elements in Asadi's book have been manifested as the second and best literary work of Khorasani style. And compared to the works of other epic poets of this style, it has been reflected in the best way.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Iranshahri's thoughts
  • Gershasp Nameh
  • Shahnameh
  • epic
  • Khorasani style
ابن ابی‌الخیر (1370)، بهمن‌نامه، چاپ رحیم عفیفی، تهران، علمی و فرهنگی.
ابن یعقوب (1384)، حماسۀ برزونامه، چاپ علی ­محمدی، تهران، دانشگاه بوعلی­سینا.
اسدی طوسی (1354)، گرشاسپ‌نامه، چاپ حبیب یغمایی، تهران، بروخیم.
اوشیدری، جهانگیر (1371)، دانش­نامۀ مزدیسنا، چ 3، تهران، مرکز.
بارتولمه، کریستیان (1383)، فرهنگ ایران باستان، تهران، اساطیر.
بلک، جرمی و آنتونی گرین (1383)، فرهنگ­نامه خدایان دیوان و نمادهای بین­النهرین باستان، ترجمۀ پیمان متینی، تهران، امیر کبیر.
بهار، مهرداد (1375)، ادیان آسیایی، تهران، چشمه.
ـــــــــــــ (1381)، پژوهشی در اساطیر ایران، چ 4، تهران، آگه.
ـــــــــــــ (1351)، واژه­نامة گزیده­های زادسپرم، تهران، بنیاد فرهنگ ایران.
بهار، ملک‌الشعرا (1321)، «سوگند در ادبیات فارسی»، مهر، سال 7، ش 4، 207-209.
بهرامی، احسان (1369)، فرهنگ واژه­های اوستایی، ج 2، تهران، بلخ.
پورخالقی­ چترودی، مهدخت و همکاران (1389)، «کردارشناسی گرشاسپ در گذار از اسطوره به حماسه و تاریخ»، جستارهای نوین ادبی، سال 43، ش 171، 43-66.
پورداود، (1321)، «سوگند»، مهر، سال 7، ش 5 و 6، 287-288.
جعفری، مرتضی (1392)، «بررسی روایت و تصویرگری در گرشاسپ­نامۀ اسدی طوسی»، پژوهش­های ادبی و بلاغی، ش 2، 58-74.
درّی، نجمه و محمد نورقائدزاده خمیری (1393)، «پیشگویی در گرشاسپ­نامه اسدی طوسی»، مطالعات ایرانی، سال 13، ش 26، 47-63.
دقیقی طوسی (1368)، دیوان، چاپ محمدجواد شریعت، تهران، اساطیر.
دوست­خواه، جلیل (1370)، اوستا کهن­ترین سرودهای ایرانیان، ج 1، تهران، مروارید.
ـــــــــــــ (1371)، پژوهش­هایی در شاهنامه از جهانگیر کوروجی کویاجی، اصفهان، زنده رود.
دهخدا، علی‌اکبر (1385)، فرهنگ متوسط دهخدا، زیر نظر سیدجعفر شهیدی، تهران، دانشگاه تهران.
ـــــــــــــ (1334)، لغت‌نامه، زیر نظر محمد معین، سیدجعفر شهیدی، تهران، دانشگاه تهران.
رضی، هاشم (1384)، اوستا؛ کهن‌ترین گنجینۀ مکتوب ایران باستان، تهران، بهجت.
ـــــــــــــ (1381)، دانشنامۀ ایران باستان؛ عصر اوستایی تا پایان دوران ساسانی، ج 2 و 3، تهران، سخن.
ــــــــــــ (1358)، نیایش­­ها، تهران، سازمان فروهر.
رواقی، علی (1390)، فرهنگ‌نامۀ شاهنامه، ج 1، تهران، فرهنگستان هنر.
شمسیا، سیروس (1396)، شاهنامه­ها، تهران، هرمس.
شهمردان، رشید ، (1388)، خرده اوستا (برگردان دین دبیره)، بازنگری و هماهنگی با دین دبیره: موبد مهربان، گزارش فارسی: رستم وحیدی، تهران، فروهر.
صفا، ذبیح‌الله (1366)، تاریخ ادبیات در ایران، ج 1، چ 7، تهران، فردوس.
ـــــــــــــ (1369)، حماسه‌سرایی در ایران، تهران، امیرکبیر.
طباطبایی، محیط (1369)، فردوسی و شاهنامه، تهران، امیرکبیر.
عباسیان، احمد (1385)، فلسفه و آیین زرتشت، تهران، ثالث.
ـــــــــــــ (1374)، اساطیر و فرهنگ در نوشته­های پهلوی ایران، تهران، توس.
عفیفی، رحیم (1373)، فرهنگ­نامۀ شعری، ج 1 و 2، تهران، سروش.
عنصرالمعالی کیکاووس بن اسکندر (1368) قابوس­نامه، چاپ غلامحسین یوسفی، چ 5، تهران، علمی و فرهنگی.
فاضلی، محمدتقی (1383)، بررسی «هایِ» 22 تا 27 یسنا، تهران، فروهر.
فرامرزنامه (1382)، چاپ مجید سرمدی، تهران، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی.
فردوسی (1373)، شاهنامه، چاپ سعید حمیدیان، ج 1، 4، 5، 8 و 9، تهران، قطره.
فردوسی، ابوالقاسم (1394)، شاهنامه، ج 1، چاپ جلال خالقی مطلق، تهران، سخن.
فروزانفر، بدیع‌الزمان (1358)، سخن و سخنوران، تهران، خوارزمی.
فره‌وشی، بهرام (1381)، فرهنگ فارسی به پهلوی، چ 3، تهران، دانشگاه تهران.
ــــــــــــــ (1386)، فرهنگ زبان پهلوی، چ 5، تهران، دانشگاه تهران.
کاظمی‌پور، زهرا (1394)، «آیین کشورداری در گرشاسپ­نامۀ اسدی طوسی»، تحلیل و نقد متون زبان و ادبیات فارسی، ش 24، 137-161.
کراچی، روح‌انگیز (1393)، بانوگشسب­نامه، چ 2، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
ماهیار نوابی، یحیی (1374)، یادگار زریران، تهران، اساطیر.
مکنزی، دیوید نیل (1383)، فرهنگ کوچک زبان پهلوی، ترجمۀ مهشید میرفخرایی، چ 3، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
مصفی، ابوالفضل (1366)، فرهنگ اصطلاحات نجومی، چ 2، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی.
میرزانیکنام، حسین و محمدرضا صرفی (1381)، «پیشگویی در شاهنامۀ فردوسی»، مطالعات ایرانی، سال اول، ش 2، 172-153.
میرفخرایی، مهشید (1392)، بررسی دینکرد ششم، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
هوار، کلمان (1363)، ایران و تمدن ایرانی، ترجمۀ حسن انوشه، تهران، امیرکبیر.