نوع مقاله : علمی- پژوهشی
نویسنده
دانشیار گروه زبان و ادبیّات فارسی دانشگاه خوارزمی
چکیده
چکیده
داستان کوتاه «مثل همیشه»، اثر هوشنگ گلشیری، در واقع سه داستان است که به موازات یکدیگر و بهشکلی متناوب و مشوّش پیش میروند. از آنجا که درونمایۀ اصلی داستان، تأکید بر دور باطل، روزمرّگی، ملال و تکرار پدیدههای هستی و زاد و بود آدمیان است، صورت و محتوای داستان چنگ در چنگ یکدیگر، تبانی و تعامل هنرمندانهای یافتهاند؛ بهگونهای که صورت داستان، مؤیّد این درونمایه است. نویسنده از شگرد هنری تکرار نام شخصیّتها و کارکرد و شغل آنان و دیگر درونمایههای فرعی، و در واقع از ترفند آینگی و توازی تصویری بهره برده تا این تکرار و بهنوعی دور باطل را در قالب فرم داستان نیز مجسّم و ملموس کند. در شگرد هنری توازی تصویری، نویسنده برای تأکید بر درونمایۀ داستان، در کنار داستان اصلی، یک یا چند داستان فرعی را شکل میدهد یا شخصیّتها و درونمایهها به شکلهای متنوّعی تکرار میشوند تا در نهایت، کارکرد و پیامی واحد را به خوانندۀ دقیقالنّظر منتقل -کنند؛ یا اینکه نویسنده برای تأکید بر درونمایهای خاصّ، یک یا چند بار، تصاویری عینی و ملموس را بدون اشاره به ربط مستقیم آنها با مفاهیم اصلی، در متن داستان جاسازی میکند و این تصاویر عینی، بهنوعی، تأییدکننده و تجسّمبخش آن ادّعاها یا مفاهیم انتزاعیاند. به نظر میرسد شگرد توازی، مناسبترین ترفند هنری برای قوامبخشیدن به درونمایۀ این داستان است که با خوانشی فرمالیستی، میتوان از آن رمزگشایی کرد.
واژههای کلیدی: هوشنگ گلشیری، داستان «مثل همیشه»، داستان کوتاه، نقد فرمالیستی، توازی تصویری.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
Formalist Analysis of the Short Story “Mesl e Hamishe” by Houshang Golshiri
نویسنده [English]
- Bahador Bagheri
Associate Professor of Persian Language and Literature, Kharazmi University of Tehran
چکیده [English]
The short story ”Mesl e hamishe” by Houshang Golshiri, is in fact three stories that run parallel to each other and in an alternating and confusing way. Since the main theme of the story is the emphasis on vicious circle, everyday life, boredom and repetition of the phenomena of existence and human life, the form and content of the story have found an artistic interaction in each other; In a way, the form of the story confirms this theme. The author uses the art of repeating the names of the characters and their functions and jobs and other sub-themes. In fact, he used the trick of mirroring and Parallel imagery to embody this repetition and in a way the vicious circle in the form of a story. In the Parallel imagery technique, the author forms one or more sub-stories next to the main story to emphasize the theme of the story, or the characters and themes are repeated in various forms until finally, convey a single function and message to the reader; Or, in order to emphasize specific themes, the author, one or more times, inserts objective and tangible images in the text of the story without mentioning their direct connection with the main concepts and these objective images confirm and embody those abstract claims or concepts. Parallelism technique seems to be the most appropriate artistic trick to consolidate the theme of this story, which can be deciphered with a formalistic reading.
کلیدواژهها [English]
- Houshang Golshiri
- story “Mesl e hamishe”
- short story
- formalist critique
- Parallel imagery