نوع مقاله : علمی- پژوهشی

نویسنده

دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد شهرکرد، دانشگاه آزاد اسلامی، شهرکرد، ایران

چکیده

مناقب‌نامه‌نویسانِ اهل تصوّف، بنا به سنّت رایج در خانقاه، برای نقل گفتارِ أئمّۀ طریقت، اعتباری ویژه قائل بودند؛ به‌گونه‌ای که تلاش می‌شد کلام شیخ، به عین عبارت، یا در مضمون و محتوا کاملاً شبیه به آنچه بر زبانِ ایشان آمده بود، روایت شود. پایبندی به این اصل، موجب شد بخشی زیاد از اقوالِ مشایخ، ضمنِ حکایاتِ مرتبط با احوالِ آن‌ها در مناقب‌نامه‌ها ذکر شود. یکی از کتب مقامه، اسرارالتّوحید است. در این کتاب و در ضمنِ حکایتِ «سفرِ ابوسعید به خرقان»، گفت‌وگویی از شیخ ابوالحسن با ابوسعید ابوالخیر با این عبارات نقل شده که «روزی شیخ بُلحسن در میانِ سخن از شیخ پرسید که: به ولایتِ شما عروسی بو؟ شیخ بوسعید گفت: بو؛ و در عروسی بسیار نظارگی بو، که از عروس نیکوتر بو، ولکن در میانِ ایشان، تخت و کلاه و جلوه، یکی را بو. شیخ بُلحسن نعره‌ای بزد و گفت: خسرو همه حالِ خویش دیدی در جام». ابهاماتِ موجود در این گفت‌وگو، و سؤالاتی که در پیِ این ابهامات پدید می‌آید، مفهومِ واقعی این مکالمه، و مهم‌تر از همه، هدف از ایرادِ آن را نامشخّص ساخته‌ است. این پرسش‌ها، به‌گونه‌ای هستند که پاسخ آن‌ها را نه در متن اسرارالتّوحید، و نه در تعلیقاتی که بر این متن نگاشته شده است، می‌توان یافت. جستار حاضر، مفهوم این گفت‌وگو و هدف از ایرادِ آن را مشخّص ساخته است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می‌دهد گفت‌وگوی یادشده، با موضوعِ موردِ اختلافِ مجلس‌گفتن یا سکوتِ ابوسعید در خانقاهِ خرقانی، ارتباطِ مستقیم دارد.

کلیدواژه‌ها

عنوان مقاله [English]

Interpretation of Abul Hasan Kharghani and Abu Said Abul-khayr’s Talk in Asrar-ol-Tohid

نویسنده [English]

  • amir hossein hemati

Associate Professor at department of Persian language and literature, Shahrekord Branch, islamic Azad University, Shahrekord, iran

چکیده [English]

Ethic authors who are known as mystics, according to the conventional traditions in Islamic monastery (Khanghah) and complying with those endowed with Hadis, devoted a particular value for quotation from Imams of religious way. The efforts were made to recount Sheikh’s words in a way that it can present the exact sayings and contents he declared. Fidelity to these bases, ended in writing a wide range of related Sheikhs’ talks and parables along with their wise narrations in ethics. One of these ethic books is Asrar-ol-Tohid. It is quoted in this book, while Abu Saeed was traveling to Kharghan, Sheikh Abul Hasan and Abu Said Abul-khayr had a conversation in which the word were written: “ once Sheikh Abul Hasan asked Abu Said Abul-khayr: was there a wedding in your home village?” Sheikh Abu-Said said: yes, there was, and in that wedding there were visitors who looked more righteous than bride, but among them just one had all beauty, crown, and throne. Sheikh Abul Hasan yielded saying: hey Sovereign you were beholding your own ambience in a chalice. There are a lot of ambiguities in this talk, and these ambiguities bring up questions; the precise meaning conveyed by these words along with the most important factor which is the purpose of writing them are unknown. The answers of these questions can be found neither in texts of Asrar-al-Tohid nor in other related books. The present study investigate the aforementioned questions in finding the conveyed meaning of the talk and the purpose of writing it. The results of the study revealed that the conversation has a direct relationship with his contradiction in meeting or with the Abul Said’s silence in Khanghah-e-Kharghani.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Abu Said Abul-khayr
  • Abul Hasan Kharghani
  • Asrar-ot-Tohid
  • Maghame Kohan va Now
  • Montakheb Nour-ol-Olum
  • Resale Zekr Ghotb-ol-Sakenin
ابن منظور الإفریقی (1405)، لسان العرب، قم، ادب الحوزه.
انوری، حسن (1381)، فرهنگ بزرگ سخن، تهران، سخن.
شفیعی کدکنی، محمّدرضا (1386)، چشیدن طعم وقت (مقامات کهن و نویافتۀ بوسعید، از میراث
عرفانی ابوسعید ابوالخیر)، چ3، تهران، سخن.
ـــــــــــــــ (1388)، نوشته بر دریا؛ از میراث عرفانی ابوالحسن خرقانی، چ3، تهران، سخن.
صفی‌پور، عبدالرّحیم (بی‌تا)، منتهی الأرب فی لغة العرب، تهران، سنایی.
عطّار نیشابوری (1905)، تذکرة‌الأولیا، چاپ رینولد آلین نیکلسون، لیدن، لیدن.
محمّد بن منوّر (1371)، اسرارالتّوحید فی مقامات شیخ ابی سعید، چاپ محمّدرضا شفیعی کدکنی، چ3، تهران، آگاه.
منتخب نورالعلوم (1354)، چاپ مجتبی مینوی، چ2، تهران، کتابخانه طهوری.
نفیسی، علی‌اکبر (بی‌تا)، فرهنگ نفیسی (ناظم‌الأطبا)، تهران، خیّام.
نورالدّین عبدالرّحمن اسفراینی (1358)، کاشف‌الأسرار، چاپ هرمان لَندُلت، تهران، مک گیل.
هجویری (1386)، کشف‌المحجوب، چاپ محمود عابدی، چ3، تهران، سروش.
همّتی، امیرحسین (1391)، «طَوّام، گونه‌ای نادر از کرامات اولیا»،مطالعات عرفانی، بهار و تابستان، ش 15، ص103 ـ 124.