نوع مقاله : علمی- پژوهشی

نویسنده

دانش‌آموختۀ دکتری فرهنگ و زبان‌های باستانی دانشگاه تهران

چکیده

مضمون «گوشه­نشینی جنگجو»، یکی از ویژگی­های کارکرد جنگاوری، عبارت است از عزلت اجبـاری و موقت جنگجـو در شرائطی خاص که جنگجو با اکراه به آن تـن می­دهد و با بروز رویدادهایی معیّن (که در نمونه­های بررسی­شده در این مقاله آغاز یا تدارک یک جنگ بزرگ است) از بنـد آن رها می­شود. در روایات حماسی یونانی و هندی، دست­کم دو نمونه از این مضمون را می­یابیم: آخیلِس، قهرمان ایلیاد، که در نوجوانی به تدبیر مادرش تتیس به ناگزیر با جامۀ مبدّل دخترانه در شبستانی عزلت می­گزیند و اَرجونه، قهرمان مهابهارته، که به­واسطۀ نفرین یکی از پریان و نیز اجبار دوران تبعید خانوادگی، به ناچار به کسوت خواجگان درمی­آید و یک سال در حرم­سرایی اقامت می­کند. چنان­که پیداست این هر دو مضمون هم با شبستان زنان پیوند دارند و هم با نوعی بیـکاری موقت جنـگجو. ظاهراً مضمون «گوشه­نشیـنی در شبستان» در حماسه­های ایرانی نمونه­ای ندارد، اما با بررسی روایات مختلفِ زندانی­شدن اسفندیار به فرمان پدرش گشتـاسب، به مضامین درخور درنگی برمی­خوریم که با جزئیّات دو روایت یونانی و هندی شباهت­هایی دارند. به­نظرمی­رسد ایـن مضمون دارای یک روایـت اصلی هنـدواروپایی است با محوریـت یک پهلوان شکست­ناپذیر/رویین­تن و دورگه (ایزدی/انسانی) که صورت ایزدوار آن در حماسه­های یونانی و هندی و صورت زمینی­تر آن در حماسۀ ایرانی به جا مانده است. بررسی تطبیقی این سه داستان به بازشناسی مفهوم «گوشه­نشینی» و خاستگاه اسطوره­ای احتمالی آن (وقفۀ جنگجو و نیازمندی جهان) راه می­برد.

کلیدواژه‌ها

عنوان مقاله [English]

Champion in Harem: A Study of “Warrior’s Seclusion” in Iranian Epic

نویسنده [English]

  • alireza esmaeilpour

Ph.D. Graduate Ancient culture and languages, University of Tehran

چکیده [English]

“Seclusion of warrior” means his compulsory, temporary retirement in some special circumstances to which he reluctantly submits and is released from it after certain events which, in the cases examined in this article, are the outbreak of (or preparation for) a great war. In Greek and Indian epics, one can find at least two examples of this motif: Achilles, the hero of Iliad, whom his mother’s prudence forces to seclude himself in the disguise of a girl in a local king’s harem, and Arjuna, the hero of Mahabharata, who, because of a fairy’s curse and his family’s exile, is made to reside like a eunuch in a harem for a year. Both of these stories are in connection with harem and with warrior’s some kind of temporary retirement. It might seem that Iranian epic has no trace of “warrior’s seclusion,” but considering the various versions of the story of Esfandiar’s imprisonment by his father, King Goshtasb, one can find important points that bear resemblance to the details of these two Greek and Indian stories. It seems that this motif has an original Indo-European version, whose mythical aspect is reflected in Greek and Indian epics and its mundane aspect in Iranian epic. A comparative study of these three stories leads us to the recognition of “warrior’s seclusion” and its probable mythical origin (the warrior’s hesitation and the world’s need).

کلیدواژه‌ها [English]

  • Seclusion
  • Inevitability
  • Transvestism
  • Crossbred champion
  • Invincibility
  • Warfare
ارّجانی، فرامرز بن خداداد (1385)، سمک عیّار، با مقدّمه و تصحیح پرویز ناتل خانلری، جلد1، چاپ هشتم، تهران، آگاه.
اسماعیل­پور، علیرضا (1389)، «بررسی تحلیلی اسطورۀ گرشاسب»، پایان‌نامة کارشناسی ارشد، استاد راهنما حسن رضایی باغ­بیدی، دانشگاه تهران.
بلعمی، ابوعلی محمّد بن محمّد (1341)، تاریخ بلعمی، به تصحیح محمّدتقی بهار، به کوشش محمّد پرویـن گنابادی، تهران، وزارت فرهنگ.
ثعالبی، عبدالملک ثعالبی (1368)، تاریخ ثعالبی، مشهور به غرر اخبار ملوک الفرس و سیرهم، ترجمۀ محمد فضائلی، تهران، نقره.
دومزیل، ژرژ (1383)، سرنوشت جنگجو، مهدی باقی و شیرین مختاریان، تهران، قصّه.
الطبری، أبوجعفر بن محمّد (1939)، تاریخ الامم و الملوک، المجلد1، قاهرة، الاستقامة.
طبری، محمّد بن جریر (1375)، تاریخ طبری یا تاریخ الرسل و الملوک، ترجمۀ ابوالقاسم پاینده، جلد2، چاپ پنجم، تهران، اساطیر.
فردوسی، ابوالقاسم (1389)، شاهنامه‌، به کوشش جلال خالقی مطلق، چاپ سوم، تهران، دائرة­المعارف بزرگ اسلامی.
الفردوسی، ابوالقاسم (1932)، الشاهنامه، الترجمة الفتح بن علی البنداری، تحقیق و تقدیم د. عبدالوهاب عزام، الطبعة الاولی، القاهرة، دارالکتب المصرة.
کزازی، میر جلال­الدین (1391)، نامۀ باستان؛ ویرایش و گزارش شاهنامۀ فردوسی، تهران، سمت.
گرانت، مایکل و جان هیزل (1390)، فرهنگ اساطیر کلاسیک، ترجمۀ رضا رضایی، چاپ دوم، تهران، ماهی.
گرگانی، فخرالدین اسعد (1349)، ویس و رامین، به تصحیح ماگالی تودوا و الکساندر گواخاریا، تهران، بنیاد فرهنگ ایران.
گریفین، جسپر (1387)، هومر، عبدالله کوثری، چاپ دوم، تهران، طرح نو.
مسکویه­ الرازی، ابوعلی (1379)، تجارب الامم، حققه و قدمه له ابوالقاسم امامی، الجزء الاول، الطبعة الثانی، تهران، سروش.
نصرالله منشی، ابوالمعالی (1370)، ترجمۀ کلیله و دمنه، تصحیح و توضیح مجتبی مینوی طهرانی، چاپ نهم، تهران، امیرکبیر.
میبدی، ابوالفضل رشیدالدین (1339)، کشف­الاسرار و عُدّة الابرار، معروف به تفسیر خواجه عبدالله انصاری، به اهتمام علی اصغر حکمت، جلد3 و 8، تهران، دانشگاه تهران.
یوسفی، غلامحسین (1375)، دیداری با اهل قلم، چاپ پنجم، تهران، علمی.
 
Bartholomae, C. (1961), Altiranisches Wörterbuch, Berlin, Walter de Gruyter & Co.
Gnoli, G. (1993), “Mithraism” in Mircea Eliade (ed.) Encyclopedia of Religion, Vol.9, Second Edition, New York, Simon and Schuster Macmillan, 580-582.
Heslin, P. J. (2005), The Transvestite Achilles (Gender and Genre in Statius’ Achilleid), First Edition, Cambridge, Cambridge University Press.
Homer (1971), Ilyad of Homer and Odyssey, rendered into English prose by Samuel Butler, Ninetennth Printing, Chicago, Encyclopaedia Britannica.
Jones, H. Stuart (1961), “Mithraism” In J. Hastings (ed.) Encyclopaedia of Religion and Ethics, VIII, New York, Charles Scribner’s Sons, 752-759.
MacDonell, A. (1963), Vedic Mythology, Delhi.
   Mahabharata, (book four: Viráta), (2006), translated by Kathleen Garbutt, New York, New York University Press.
Mani, V. (1975), Purāṇic Encyclopaedia, Delhi.
Panaino, A. (1990), Tištrya (Part I), Roma, Is. M. E. O.
Shapur Shahbazi, A. (2003), “Goštāsp” In E. Yarshater (ed.) Encyclopaedia Iranica, XI, First Printing, New York, Bibliotheca Persia Press, 171-176.
Statius (1928), Achilleid,with an English translation by J. H. Mozley, Thebaid V-XII, , London, The Loeb Classical Library.
Tafazzoli, A. (1995), “Dež-e Gonbadān”In E. Yarshater (ed.), Encyclopaedia Iranica VII, First Edition, Costa Mesa, California, Mazda Publishers, 348.
Yarshater, E. (1998), “Esfandiār” In E. Yarshater (ed.), Encyclopaedia Iranica VIII, First Edition, Costa Mesa, California, Mazda Publishers, 584-592.