نوع مقاله : علمی- پژوهشی

نویسندگان

1 مربی گروه زبان و ادبیّات فارسی دانشگاه شیراز

2 استاد گروه زبان و ادبیّات فارسی دانشگاه شیراز

چکیده

طریقت صوفیانة «نقشبندیه» به بنیادگذاری بهاءالدّین نقشبند که از دل جریان تصوّف خواجگان در ماوراءالنّهر سربرآورد، در سیر تحوّل و تطوّر خود با عبور از مرزهای جغرافیاییِ مولد و منشأ خود و با ایجاد رابطه با نهاد قدرت و ورود در عرصة سیاست، توانست به یکی از ماناترین و مؤثرترین سلاسل صوفیّه و جریان­های دینی آسیای مرکزی بدل شود؛ اگرچه تصوّف نقشبندیه، طریقتی ایرانی محسوب می­شود، پژوهش‌های علمی ناچیزی در ایران دربارة آن انجام یافته است؛ بنابراین، ضرورت و اهمیّت توجّه به پیشینة فرهنگی حوزة ماوراءالنّهر به‌عنوان بخشی از ایران کهن، ریشه­شناسی سیر عرفان و تصوّف در منطقه و بررسی سیر ظهور و تطوّر نقشبندیه موجب شده است تا در این مقاله با استفاده از منابع اسنادی و با شیوة تاریخ‌نگارانه و موردپژوهانه و با بهره­گیری ازیگانه نسخة خطی تحفةالرّسول و فرید المکتوبات، نوشتة میراحمد کشّی، از صوفیان تصوّف نقشبندی ماوراءالنّهر، به بازجست شاخه‌ای کوچک و گمشده از تصوّف نقشبندی در دیار فرارودان پرداخته شود. فرضیة این پژوهش بر آن است که با شناسایی برخی از شخصیّت­ها و آثار و رساله­ای کمتر شناخته‌شده­ از طریقت نقشبندی، به ترسیم شاخه­ای فرعی از شجره­نامة سلسلة پرگروندة نقشبندیه دست یابد.

کلیدواژه‌ها

عنوان مقاله [English]

Inquiry of the Lost Branch of Naqshbandi Sufism in Transoxiana in 12th and 13th Hijri Centuries

نویسندگان [English]

  • yalda azarmi 1
  • Najaf Jokar 2

1 Instructor in persian language and literature, Shiraz University

2 professor in persian language and literature, shiraz university

چکیده [English]

Founded by Shaykh Bahā’uddīn Naqshband, the "Naqshbandī" Sufi doctrine, came on the scene through the trend of the Sufism of Khājagān in the Transoxiana, became one of the most sustainable and influential Sufi doctrines in Central Asia throughout its course of evolution that transcended the geographic boundaries from which it came about. Although it is regarded as a Persian Sufi doctrine, few academic studies have been conducted on Naqshbandiyya in Iran, so the necessity and importance of paying attention to the cultural background of Transoxiana, as a part of ancient Iran, and the rooting of the course of mysticism and Sufism in the region, and the study of the evolution and development of the Naqshbandiyya have led to inquiring the small and missing branches of Sufism in Transoxiana through using documentary sources in a historiographical and investigative manner and utilizing the unique manuscript of Tuhfa al-Rasūl and Farīd al-Maktūbāt, written by Mir Ahmad Kashi, one of the Sufis of Naqshbandi in Transoxiana. Based on the main hypothesis of the paper, it is possible to draw a sub-branch of the genealogy of the highly popular Naqshbandī doctrine through recognition of some key figures, works, and less known treatise of the doctrine.
 

کلیدواژه‌ها [English]

  • Sufism
  • Naqshbandiyya
  • Transoxiana
  • Mir Ahmad Kashi
  • Tuhfa al-Rasūl
  • Farīd al-Maktūbāt
آکینر، شیرین (1366)، اقوام مسلمان اتحاد شوروی، ترجمة علی خزاعی­فر، مشهد، آستان قدس رضوی.
ازدالگا، الیزابت (1389)، نقشبندیه در آسیای غربی و مرکزی؛ تغییر و تداوم، ترجمة فهیمه ابراهیمی، تهران، پژوهشکده تاریخ اسلام.
بخاری، صلاح بن مبارک (1383)، انیس الطالبین و عدة السالکین، تصحیح خلیل ابراهیم صاری اوغلی، چاپ دوم، تهران، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی.
بنیگسن، الکساندر و اندرسن ویمبوش (1985)، صوفیان و کمیسرها (تصوّف در اتحاد شوروی)، ترجمة افسانه منفرد، تهران، دفتر پژوهش‌های فرهنگی تهران.
پارسا، محمّد (1354)، قدسیه (کلمات بهاءالدّین نقشبند)، تصحیح احمد طاهری عراقی، تهران، طهوری.
جامی، عبدالرحمن (1386)، نفحات الانس، تصحیح محمود عابدی، چاپ چهارم، تهران، اطلاعات.
خالدی نقشبندی، عبدالمجید (1344ق)، انوار القدسیه فی مناقب سادات نقشبندیه، مصر، بی­نا.
خانی، عبدالحمید (1306)، الحدائق الوردیه، تصحیح عبدالوکیل الدروبی، دمشق، بی­نا.
دانش­پژوه، محمّدتقی (1356)، فهرست نسخه­های خطی کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران، تهران، دانشگاه تهران.
دهخدا، علی­­اکبر (1387)، لغت­نامه، تهران، دانشگاه تهران.
زرین­کوب، عبدالحسین (1383)، تصوّف ایرانی در منظر تاریخی آن، ترجمة مجدالدّین کیوانی، تهران، سخن.
زرکلی، خیرالدّین (1989)، الاعلام، بیروت، دار العلم للملایین.
سمرقندی، محمّدبدیع (1390)، مذکر الاصحاب، تصحیح احمد تقوی، تهران، مجلس شورای اسلامی.
شیروانی، زین­العابدین (1315)، بستان السیاحه، تهران، افست.
کشیّ، میراحمد، تحفة‌الرّسول و فرید المکتوبات، نسخة خطی به شمارة 1672، کتابخانة الملک عبدالعزیز، مجموعة عارف حکمت.
لاهوری، غلام سرور (1332)، خزینة الاصفیاء، کانپور، نولکشور.
لگنهاوزن، محمّد (1384)، اسلام کثرت گرایی دینی، ترجمة نرگس جواندل، تهران، طه.
مایل هروی، نجیب (1369)، نقد و تصحیح متون، مشهد، آستان قدس رضوی.
مجتبایی، فتح­الله (1375)، «احمد سرهندی»، دا، تهران، بنیاد دائرة المعارف بزرگ اسلامی.
مقامات خواجه احرار (2004)، تصحیح ماساتو کاواموتو، توکیو، مؤسسة مطالعات زبان­ها و فرهنگ­های آسیا و آفریقا.
منفرد، افسانه (1392)، «تصوّف در آسیای مرکزی و قفقاز»، دانشنامة جهان اسلام، تهران، دانشنامة جهان اسلام.
نفیسی، میرزاعلی اکبرخان (1355)، فرهنگ ناظم الاطباء، تهران، خیام.
Abu-manneh (2003), “Transformations of Naqshbandyya, 17th-20th century Die welt des Islams”, , Vol.43,Issve 3, New series, 203-208.
Ahmet T.Karamustafa (2007), SUFISM “The Formative Period”, Edinburgh University.
Itzchak Weismann (2001), TASTE OF MODERNITY”Sufism, salafiyya, and Arabism in late Ottoman”Leiden,London,Koln,Brill.
Martha Brill Olcot( 2007), ‘Susism in Central Asia :A Force for Moderation or a Cause of PoliticizationWashington,DC :CARNEGIE ENDOWMENT for International Peace.
NazfShahrani(1993), “Central Asia and the Challenge of the Soviet Legacy”. Central Asiasurvey,12/2, 123-135.