نوع مقاله : علمی- پژوهشی

نویسندگان

1 استادیار زبان و ادبیّات فارسی دانشگاه پیام نور

2 استادیار زبان و ادبیّات فارسی فرهنگستان زبان و ادب فارسی

چکیده

«خروجگاه» در بعضی از متون کهن فارسی و ازجمله در آثار قرن‌های پنجم و ششم بارها به­کاررفته است. امروزه ابتدایی‌ترین دریافت از آن، «مکان خارج­شدن» و احیاناً «زمان خارج­شدن» است. بعضی از معاصران جزء نخست آن، یعنی «خروج» را با واژة «خوریژ» و گونه‌های مختلفش (خریج، خریچ، خوریج، خوریچ، خموج، خوموج) در بعضی از گویش‌ها سنجیده و به معنای «آتش» دانسته‌اند، حال آنکه باتوجه­به کاربرد آن در متون مختلف قرن‌های پنجم و ششم، «خروج» در این ترکیب همان مصدر آشنای عربی به معنای «بیرون شدن» است. گفتار حاضر با بررسی اقوال محققان نشان می‌دهد که خروجگاه با تعبیر قرآنی «یَوْمُ الْخُرُوج» در پیوند است و معادل «عیدگاه»، «نمازگاه» و «مصلّا»ست که از دیرزمان به جایی گفته می‌شده است که عموم مسلمانان برای اقامة نماز عیدین(فطر، قربان) یا نماز باران در آنجا فراهم می‌آمده‌ و آداب دینی خود را برگزار می‌کرده­اند. در روزگار ما «مصلّا» به‌تدریج جایگزین این نام‌ها شده است.

کلیدواژه‌ها

عنوان مقاله [English]

“Khorujgâh” and its Synonyms in Classical Persian Literary Texts

نویسندگان [English]

  • mahmood nadimi harandi 1
  • tahmine ataeikachuei 2

1 payamnur university

2 Academy of Persian Language and Literature

چکیده [English]

The term "khorujgâh" has been frequently applied in some classical Persian literary texts, such as those in 12th and 13th centuries AD (5th and 6th centuries AH). Nowadays, our primary understanding of the term is "the place or the time of exit". Some contemporary researchers have compared the first component of this term "khoruj" with "khoriž" and its various forms in some dialects [such as khorij, khorič, khurij, khurič, khomuj, khumuj] and they have finally concluded that "khoriž" means fire. While regarding its application in different literary texts of 12th and 13th centuries AD. "khoruj" in "khorujgâh" is the known Arabic infinitive "to exit". Reviewing what the scholars have said, it is shown in present essay, that there is a link between "khorujgâh" and the Quranic phrase of "yawm al-khoruj"(the Day of Emergence) and is equal to "Eidgâh", "namâzgâh" and "moşallâ" to name the place where most of the Muslims gatherings such as praying for Eid al-Fiţr and Eid al-Adha, or praying for rain and their other religious rituals were held. In our days, "Mosalla" has been gradually replaced these names.
 

کلیدواژه‌ها [English]

  • khorujgâh
  • Eidgâh
  • Namâzgâh
  • Moşallâ
الأندلسی، ابن ‌عطیه عبدالحق (1413ق/ 1993م)، المحرر الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز،تحقیق عبدالسلام عبدالشافی محمد، بیروت، دارالکتب العلمیه، منشورات محمدعلی بیضون.
ابن‌منظور، محمّد (1414ق)،  لسان­العرب، الطبعة الثالثة، بیروت، دارالفکر.
الشاشی­العمرکی، ابوالرجاء المؤمل (1359)، روضة­الفریقین، تصحیح عبدالحی حبیبی، تهران، دانشگاه تهران.
بخاری، ابونصر احمد (1386)، تاج­القصص، مقدّمه و تصحیح سیّد­علی آل­داود، تهران، فرهنگستان زبان و ادب فارسی.
بلعمی، ابوالفضل (1389)، ترجمۀ تاریخ طبری، تصحیح محمّد روشن، چاپ چهارم، تهران، سروش.
بیهقی، ابوالفضل­محمّد (1388)، تاریخ بیهقی، تصحیح محمّدجعفر یاحقی، مهدی سیّدی، تهران، سخن.
جزری، المبارک­ ابن‌اثیر (1367)، النهایة فی غریب الحدیث و الأثر، تحقیق محمودمحمد طناحی و طاهراحمد زاوی، قم، مؤسسة مطبوعاتی اسماعیلیان.
تفسیر قرآن مجید (1349)، تصحیح جلال متینی، تهران، بنیاد فرهنگ ایران، نسخة محفوظ در کتابخانة دانشگاه کمبریج.
جوینی، عطاملک(1385)، تاریخ جهانگشای جوینی، تصحیح علامه محمد قزوینی، چاپ چهارم، تهران، دنیای کتاب.
حاکم نیشابوری، محمّد (1375)، تاریخ نیشابور، ترجمة محمّد بن حسین خلیفه نیشابوری، مقدّمه، تصحیح و تعلیقات محمّدرضا شفیعی­کدکنی، تهران، آگه.
خرگوشی، ابوسعیدواعظ (1361)، شرف­النبی، ترجمۀ نجم­الدین­محمود راوندی، تصحیح محمّد روشن، تهران، بابک.
خزاعی­‌نیشابوری، حسین‌ (1367)، روض‌الجِنان‌ و رَوح‌الجَنان‌ فی‌ تفسیر القرآن‌ (تفسیر شیخ‌ ابوالفتوح‌ رازی)، تصحیح‌ محمدجعفر یاحقی و محمدمهدی‌ ناصح، مشهد، بنیاد پژوهش‌های‌ اسلامی.
خواجوی­کرمانی، محمود (1378)، دیوان غزلیّات، کرمان، خدمات فرهنگی کرمان.
دهخدا، علی­اکبر (1373)، لغت­نامه، زیر نظر محمّد معین و سیّدجعفر شهیدی، چاپ اوّل از دورة جدید، تهران، دانشگاه تهران.
رواقی، علی (1381)، ذیل فرهنگ­های فارسی، تهران، هرمس.
                          (1388)، فرهنگ پسوند در زبان فارسی، تهران، فرهنگستان زبان و ادب فارسی.
                              و زهرا اصلانی (1392)، زبان فارسی افغانستان، تهران، فرهنگستان زبان و ادب فارسی.
شادروی‌منش، محمد (1388)، «لوایح از کیست؟»، مطالعات عرفانی، پاییز و زمستان 88، ش 10، 203- 224.
شفیعی­کدکنی، محمدرضا (1392)، زبان شعر در نثر صوفیه، تهران، سخن.
طبرسی، رضی‌الدین ابی‌نصر الحسن (1368 ش/ 1410 ق)، مکارم­الاخلاق، قم، الشریف الرضی.
طبری، ابوجعفر محمّد (1356)، ترجمة تفسیر طبری، تصحیح حبیب یغمایی، چاپ دوم، تهران، توس.
طرسوسی، ابوطاهر (1380)،ابومسلم‌نامه، تصحیح حسین اسماعیلی، تهران،قطرهو انجمن ایران شناسی فرانسه.
عطار نیشابوری، فریدالدین محمد (1325)، تذکرة­‌الاولیاء، تصحیح رنولد الن نیکلسون، چاپ دوم، تهران، دنیای کتاب.
                              (1388)، مصیبت‌نامه، مقدّمه، تصحیح و تعلیقات محمّدرضا شفیعی­کدکنی، چاپ پنجم، تهران، سخن.
عوفی، سدیدالدّین­محمّد (1370)، جوامع­الحکایات و لوامع­الروایات، تصحیح مظاهر مصفّا، تهران، مؤسّسة مطالعات فرهنگی.
غزالی، محمد (1389)،احیاء علوم­الدین، ترجمۀ مؤیدالدین محمّد خوارزمی، تصحیح حسین خدیوجم، چاپ هفتم، تهران، علمی فرهنگی.
غزنوی، سدید‌الدین­محمّد (1345)، مقامات ژنده‌پیل، تصحیح حشمت مؤیّد، چاپ دوم، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب.
فخر­مدبّر، مبارکشاه (1346)، آداب­الحرب و الشجاعه، تصحیح احمد سهیلی­خوانساری، تهران، اقبال.
مجلسی، محمدباقر (بی‌تا)، بحارالانوار، تحقیق محمّدباقر محمودی، عبدالزهرا علوی، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
میبدی، ابوالفضل­رشیدالدین (1389)، کشف‌الاسرار و عدّة­الابرار، تصحیح علی­اصغر حکمت، چاپ هشتم، تهران، امیرکبیر.
نرشخی، ابوبکرمحمّد (1387)، تاریخ بخارا، ترجمۀ ابونصراحمد القباوی، تلخیص محمّد بن زفر، تصحیح محمّدتقی مدرس­رضوی، چاپ سوم، تهران، توس.
نیشابوری، فقیه­احمد (1354)، بستان‌العارفین و تحفةالمریدین، ضمیمة منتخب رونق­المجالس، تصحیح احمدعلی رجایی، تهران، دانشگاه تهران.
همدانی، عین­القضات (بی‌تا)، لوایح، تصحیح رحیم فرمنش، چاپ دوم، تهران، کتابخانة منوچهری.