نویسنده
استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه هوایی شهید ستاری
چکیده
فردوسی در شاهنامه، فلسفه و فلاسفه را نکوهش میکند. آیا او با تفکّر و تعقل مخالف بوده است؟ از شاهنامه چنین چیزی برنمیآید. او از مخاطبین خود میخواهد در پناه خرد زندگی کنند. پس نمیتواند با تفکر و تعقل مخالف باشد. آیا فلاسفه گروهی منسجم با عقایدی مشترکند؟ زمانة فردوسی چنین چیزی را تأیید نمیکند. پس فردوسی در نکوهش فلاسفه کدام گروه از آنها را در نظر داشته است. حکیم طوس از فلاسفة غیر الهی که منکر مبدأ و معاد بودهاند و نیز فلاسفهای که با اتکا به خرد بشری از دیگر منابع معرفتی استغنا میجستند، بیزاری میجوید. فردوسی دربرابر کلمة فلسفه از کلمة حکمت استفاده میکند در تلقی فردوسی، فلسفه و حکمت مترادف نیستند، بلکه در تقابل با هم قرار دارند.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
Ferdowsi and Remonstration of Philosophy
نویسنده [English]
- Dr.Naqi Fallah Nijad
چکیده [English]
Ferdowsi has remonstrated Philosophy and Philosophers in his Shahnameh. Was he really opposed to rationalism? It’s not the thing gotten of Shahnameh. He invites his readers to live wise, so he can’t be against wisdom. Are philosophers in a coherent group with shared ideas? Ferdowsi era doesn’t include such a thing. So which group of philosophers was exposed to his critical considerations? Hakim-e-Toos (the Toos Sage) disdained non-divine ones who denied the Source and Resurrection, and the ones who disdained all other epistemic sources, relying on humanistic wisdom. He uses the word “wisdom” against the word “Philosophy”. These two words are not synonym in his viewpoint, but they are considered as contrasts.
کلیدواژهها [English]
- Ferdowsi
- Philosophy Approval
- Remonstration of Philosophy