عبّاسعلی وفایی؛ احمد سبحانی درگاه
دوره 8، شماره 2 ، اسفند 1397، ، صفحه 1-17
چکیده
ساختارشکنی زبانی، چه ازنظر ساختمان و چه ازنظر کاربرد، کمتر در دستورهای زبان فارسی موردتوجّه قرارگرفته است. الگوهای ساخت و قواعد دستورمند زبان، غالباً در کتابهای مطرح دستور، تکراری و ایستاست، درحالیکه ...
بیشتر
ساختارشکنی زبانی، چه ازنظر ساختمان و چه ازنظر کاربرد، کمتر در دستورهای زبان فارسی موردتوجّه قرارگرفته است. الگوهای ساخت و قواعد دستورمند زبان، غالباً در کتابهای مطرح دستور، تکراری و ایستاست، درحالیکه زبان همیشه در بستری از تحوّلات قراردارد و در این مسیر با دگرگونیهایی گاه اندک و گاه فراوان مواجه میشود. پژوهشگران این مقاله با نشاندادن پارهای از ساختارشکنیها (در سیزده مورد) این تفکّر را به خواننده القا میکنند که چنین پیامدی در همة زبانهای زندة دنیا، اجتنابناپذیر است. تعاریف و تحلیلهای یادشده با ارجاع به برخی از دستورهای مطرح فارسی صورت گرفته است تا بهصورت شفّافتری نشان دهد که صفتهای فارسی دستخوش تحوّلات و ساختارشکنی فراوانی میشوند. بااینهمه، این پژوهش دربارة مضافالیه صفت، صفت صفت، صفت بعد از مضافالیه، صفتهای همراه با ممّیز، تحوّل شاخص به صفت، اختیاری یا اجباریبودنِ صفتهای وابسته، تقدّم وند تصریفی بر وند اشتقاقی، اسم یا صفتبودنِ «هریک، هریکی، هیچیک، هیچکدام و ...» حرفهای تازهای دارد و همچنین دربارة صفتهای درون فعل، انتقال اسم به صفت بیانی، اختیاری یا اجباریبودن متمّم صفت، صفت بیانی با «تر» یا بدون «تر» و فقدان برخی از الگوهای پرکاربرد ساخت صفت در دستورهای فارسی، یافتههای تازهای ارائه میکند.