عبدالرضا سیف؛ حمیدرضا فهندژسعدی
دوره 12، شماره 2 ، اسفند 1401، ، صفحه 1-20
چکیده
یکی از شگردهای پُربسامد در آثار شاعران زبان فارسی، به نظم کشیدن حکایات منثور، به خصوص داستانها و اقوال حکیمانه و صوفیانه است. در این امر، عطار نیشابوری جایگاه برجستهای میان شعرای فارسی دارد. عطار ...
بیشتر
یکی از شگردهای پُربسامد در آثار شاعران زبان فارسی، به نظم کشیدن حکایات منثور، به خصوص داستانها و اقوال حکیمانه و صوفیانه است. در این امر، عطار نیشابوری جایگاه برجستهای میان شعرای فارسی دارد. عطار جهت خلق مثنویهای ارزشمند خود، از تذکرةالاولیاء که ظاهراً حاصل مطالعات دوران جوانی او در منابع تصوف به شمار میآید، الهام بسیار گرفته است. این مقاله کوششی است در راستای تبیین اشتراکات محتوایی تذکرةالاولیاء و مثنویهای عطار نیشابوری، که بهطور ویژه، به بازخوانی و تطبیقِ حکایتهای مشترک اسرارنامه و تذکرةالاولیاء پرداخته است. نویسندگان با انگیزۀ درک هرچه بهتر این مطلب که شاهکارهای زبان فارسی چگونه پدید آمدهاند، دو اثر اخیر را به مطالعه و مقایسه گرفتند. هدف این بوده است که آماری کمّی و کیفی از جزئیات نمونههای تطبیقی به دست دهند و پس از این که مقدّمهای در معرفی این دو کتاب آوردهاند، نشان دادهاند که عطار برای پرداختن اسرارنامه، دستکم پانزده حکایت از تذکرةالاولیاء برگرفته است و صرفنظر ازِ حذف و اضافات جزئی، در غالب موارد به هستۀ روایات وفادار بوده است. بیشترین حکایات در پیوند با نام بایزید بسطامی است. حکایات مورد مطالعه، برای سادهسازی و بیان مفاهیم عرفانیی چون «طلب»، «فقر»، «سوءالعاقبه»، «رضا»، «ایثار»، «ترک تعلقات»، «تهذیب نفس» و «وحدت وجود» به کار رفته اند که در میان آنها، «وحدتِ وجود» بیشترین تکرار را دارد.