چیمن خوشنمای بهرامی؛ تیمور مالمیر
دوره 11، شماره 2 ، اسفند 1400، ، صفحه 177-195
چکیده
داستانهای حماسی و پهلوانی به شیوههای گوناگون بازسازی شدهاند. طومارهای نقالی و روایتهای عامیانه و مردمی، محملی برای بازآفرینی این داستانها هستند. مصنّف شاهنامه، نویسندگان و نقالان طومارها و ...
بیشتر
داستانهای حماسی و پهلوانی به شیوههای گوناگون بازسازی شدهاند. طومارهای نقالی و روایتهای عامیانه و مردمی، محملی برای بازآفرینی این داستانها هستند. مصنّف شاهنامه، نویسندگان و نقالان طومارها و روایتگرانی که داستانی را سینهبهسینه نقل میکنند، هر یک متناسب با اهداف و نگرۀ خود برای بازگوکردن داستان، راوی و زاویۀدید خاصی را برمیگزینند. در این پژوهش، شکل و کارکرد راوی و زاویۀدید را در روایتهای داستان رستم و سهراب بررسی کردهایم. پرسش تحقیق آن است که راویانِ روایتهای این داستان، هریک چگونه و با چه دیدگاهی بخشهایی از داستان را برجسته میکنند یا به نسبت اصل داستان، آن را به صورتی متفاوت یا با نگرشی دیگرگون نقل میکنند؟ نتیجۀ تحقیق نشان میدهد نگاه راویان روایتهای مختلف داستان رستم و سهراب، مبتنی بر تقدیرباوری است. راوی شاهنامه با ذکر جزئیات یک واقعه همراه با مکث و تأمّل یا کلّینگری و حذف، گفتمانِ خاص و موردنظر خود را رقم میزند. راوی طومار، راوی مداخلهگر است؛ مدام در پی افشا، قضاوت و تفسیر است و برای پذیرش و مقبولیّت هرچه بیشترِ قهرمان، او را باورمند به دین و مذهب معرفی میکند. در طومارها، به سبب مکان اجرا و مخاطبان نقالی، کنشِ «شخصیت» بر مبنای پسند جامعه و فرهنگ متداول زمانه ساخته شده است. نگاه راوی به زن در شاهنامه با روایت طومارها متفاوت است. راویان در مورد نبرد گردآفرید و سهراب، در تمام روایتها یک نگاه دارند و آن مبتنی بر غلبۀ نیرنگ گردآفرید بر جنبۀ جنگاوری اوست.