ریحانه حجت الاسلامی؛ مصطفی موسوی
دوره 11، شماره 1 ، شهریور 1400، ، صفحه 1-20
چکیده
وجوه جمله میتوانند علاوه بر کارکرد اوّلیّه و معنای صریح خود، حائز کارکردهای ثانویّه و دلالتهای ضمنی نیز باشند. کاربست اغراض ثانویّۀ جمله در اثر ادبی، وجه زیباییشناسانۀ اثر را ارتقا میبخشد و بر ...
بیشتر
وجوه جمله میتوانند علاوه بر کارکرد اوّلیّه و معنای صریح خود، حائز کارکردهای ثانویّه و دلالتهای ضمنی نیز باشند. کاربست اغراض ثانویّۀ جمله در اثر ادبی، وجه زیباییشناسانۀ اثر را ارتقا میبخشد و بر ادبیّت و اثربخشی آن میافزاید. لایههای پنهان معنایی در متون غنایی، بهسبب ماهیّت انتزاعی و چندلایگی بافتِ احساس و خیال، بیش از سایر گونههای ادبی به چشم میخورد. با این حال، مطالعه در آثار شاخص حماسی ما را به این نتیجه رسانده است که حماسهسرایانِ سرآمد نیز به کارکردهای متفاوت وجوه جمله توجّه داشتهاند و آن را دستمایۀ انتقال بهتر پیام و تأثیر چندجانبه بر مخاطبانشان ساختهاند. یکی از وجوه جمله که بیش از همه قابلیّت حمل کارکردهای ثانویّه را دارد، «وجه پرسشی» است که میتواند طیف گستردهای از معانی را دربرگیرد. این جستار، نخست، به واکاوی دلالتهای ضمنی و کارکردهای ثانویّۀ وجوه جمله در دو داستان شاخص حماسی- غنایی یعنی «زال و رودابه» از شاهنامۀ فردوسی، و «سام و پریدخت» از سامنامۀ منسوب به خواجوی کرمانی پرداخته است. سپس با رویکردی مقایسهای، کارکردهای ضمنی حملشده بر دو وجه «پرسشی» و «ندایی» را که دارای بیشترین اختلاف بسامد در دو اثر هستند، بررسی کرده و آنها را بهعنوان مِحَک و معیار ذهنیّت غنایی یا حماسی شاعر در نظر گرفته است.