علیرضا حاجیاننژاد؛ روح الله هادی؛ یاسین اسمعیلی
دوره 8، شماره 1 ، شهریور 1397، ، صفحه 1-20
چکیده
مسئلۀ خاستگاه شعر یکی از قدیمیترین مباحث نقد ادبی است. پیشینۀ این بحث به یونان میرسد و باتوجّهبه منابع، میتوان گفت نخستین نظریّهها را در این مورد افلاطون و ارسطو دادهاند. در ادبیّات عرب هم ...
بیشتر
مسئلۀ خاستگاه شعر یکی از قدیمیترین مباحث نقد ادبی است. پیشینۀ این بحث به یونان میرسد و باتوجّهبه منابع، میتوان گفت نخستین نظریّهها را در این مورد افلاطون و ارسطو دادهاند. در ادبیّات عرب هم به این مبحث توجّه شده است و اعراب پیش از اسلام به «تابعه» معتقد بودهاند. در ایران باستان نیز چنین اعتقادی وجود داشته و در ایران عهد اسلامی هم این دیدگاه به قوّت خود باقی مانده است. بهعلاوه، در شعر عارفان نیز این مسئله بازتاب یافته است؛ بهطوریکه اشارات شعرای عارف را به این مقوله میتوان در دو گروهِ الهام باواسطه و بیواسطه جای داد. همچنین باتوجّهبه زمینههای اجتماعی ادبیّات فارسی و تأثیر اندیشههای دینی در جامعۀ ایرانی، شاعران در انتخاب تابعهها به شخصیّتهای دینی و مذهبی گرایش پیدا کردند؛ یعنی به جای اینکه الهامکننده را شیطان بدانند، از جبرئیل و دیگر شخصیّتها استفاده کردهاند. در انتخاب شخصیّتهای دینی بهعنوان الهامکنندۀ شعر در دورۀ اسلامی، تقابل شعر و شرع بسیار تأثیرگذار بوده است؛ البتّه شعرای عارف فقط به الهامبودن شعر معتقد نبودهاند و به کوشش شاعر برای سرودن شعر هم اشاره کردهاند. با دقّت در افعالی که برای سرودن بهکاربردهاند، میتوان به دیدگاهشان دربارۀ ساحت کوششی شعر پی برد.