نعمت الله ایران زاده؛ محمدشاهپور قادری
دوره 13، شماره 1 ، شهریور 1402، ، صفحه 133-153
چکیده
تحلیل گفتمان انتقادی، در پی کشف حقایق نهان در ژرفساخت آثار ادبی است، که در آن مسائل زبانی و روابط میان گفتمانها، با توجه به ساختارهای اجتماعی و فرهنگی با مناسبات قدرت مطالعه میگردد. در این مقاله ...
بیشتر
تحلیل گفتمان انتقادی، در پی کشف حقایق نهان در ژرفساخت آثار ادبی است، که در آن مسائل زبانی و روابط میان گفتمانها، با توجه به ساختارهای اجتماعی و فرهنگی با مناسبات قدرت مطالعه میگردد. در این مقاله با استفاده از این رویکرد،گزارههای اجتماعی، ناسیونالیزم قومی و هژمونی زبانی گفتمان سلطه، بازنمایی و مظالم اجتماعی و «جنایات فرهنگی» حاکمان مستبد دههٔ چهل و پنجاه افغانستان، در غزلیات باختری تحلیل شده و در مقابل، گفتمان انتقادی غزلیات باختری، در حوزهٔ شعر معاصر فارسی افغانستان، با روش تحلیلی ـ توصیفی و کیفی، از منظر تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف، در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین گردیده است. غزلیات دههٔ چهل و پنجاه باختری، نمای روشن، برساختهایی است، که بسیاری از دگردیسیهای اجتماعی و فرهنگی ایران کهن و خراسان، در آن بازتاب یافته است. پژوهش حاضر، مخاطب را در درک بهتر ارزشهای ایدئولوژیک شاعر و تحلیل فضای گفتمان غالب دههٔ چهل و پنجاه در تاریخ معاصر افغانستان یاری میرساند. نتیجه پژوهش نشان داده، که باختری با نگاه ریزبین و انتقادی اغلب زوایای پیدا و پنهان نظام مستبد گفتمان حاکم و زندگی دشوار طبقاتی آن زمان را آشکار نموده است. شاعر، انتقادهای جدی به نظام اجتماعی و سکوت تلخ مردم در برابر استبداد اجتماعی، وارد نموده و گفتمان قدرت و هژمونی زبانی دوران را به شدت به چالش کشیده است.