محسن نورپیشه قدیمی؛ زیبا قلاوندی
دوره 8، شماره 2 ، اسفند 1397، ، صفحه 179-198
چکیده
بدون بررسی زبان شعر، بهویژه در شعر غنایی که شاعر در آن از خویشتن خویش سخن میگوید، نمیتوان پیام شاعر و آنچه را بر او رفته است، بهدرستی دریافت. اتّفاقی که در زبان میافتد، بازتابِ اتّفاقی است که ...
بیشتر
بدون بررسی زبان شعر، بهویژه در شعر غنایی که شاعر در آن از خویشتن خویش سخن میگوید، نمیتوان پیام شاعر و آنچه را بر او رفته است، بهدرستی دریافت. اتّفاقی که در زبان میافتد، بازتابِ اتّفاقی است که در وجود شاعر افتاده است؛ چراکه عاطفه و هیجان، همانگونه که بر جسم اثر میگذارد، بر زبان نیز اثر میگذارد. انتخاب واژهها، ترکیب آنها با یکدیگر و نوع جملاتی که گوینده بهکارمیگیرد، حجم گستردهای از اطّلاعات را در دسترس مخاطب قرارمیدهد که عاطفه و هیجان، تنها بخشی از آن است. بخش قابلتوجّهی از آنچه ما دربارة هستیشناسی، فرهنگ، منش، اخلاق و رفتار اجتماعی گویندگان میدانیم، مرهون همین زبان است. علم زبانشناسی، دستور زبان، بلاغت و معنیشناسی؛ همگی ابزارهایی هستند برای دریافت بهتر پیامی که در زبان نهفته است. در این پژوهش، چگونگی بازتابِ عواطف و هیجانات مولوی بر زبانِ شعر او در غزلیّات شمس، از سه دیدگاه زبانشناسی، دستور زبان فارسی و معنیشناسی تحلیل و بررسی شده است و نقش عاطفی پیام در شبهجملات و اصوات، نقش ادبی پیام، کاربرد ضمیر و نوع جملاتی که ندای درون شاعر را در معانی ثانوی متجلّی ساخته، پژوهیده شده است.