محمود حدادیان؛ حبیب اللّه عباسی
دوره 12، شماره 1 ، شهریور 1401، ، صفحه 165-186
چکیده
خاطرهنویسی یکی از انواع ادبی و شکلی از نوشتار است که در آن نویسنده، وقایعی را که در زندگیاش روی داده و در آنها نقش داشته یا شاهدشان بوده است، بازگو میکند. خاطرهنویس با زاویۀ دید خود با حوادث روبهرو ...
بیشتر
خاطرهنویسی یکی از انواع ادبی و شکلی از نوشتار است که در آن نویسنده، وقایعی را که در زندگیاش روی داده و در آنها نقش داشته یا شاهدشان بوده است، بازگو میکند. خاطرهنویس با زاویۀ دید خود با حوادث روبهرو میشود و با گذشت زمان، آنها را در ذهن انباشته و با تکیه بر توانایی و هنر نویسندگی خود بازآفرینی میکند. همین متغیرهاست که میتواند خاطره را در فرآیند دگردیسی، از روایت سادۀ حادثهای تاریخی به اثر ادبی خواندنی و ماندگار تبدیل سازد. با شروع جنگ عراق علیه ایران، بسیاری از رزمندگان ایرانی به نوشتن خاطرات و یادداشتهای روزانه اقدام کردند. این خاطرات و یادداشتها، ضمن بیان احساسات و افکار آنان، در حکم مستندات تاریخی برای تبیین واقعیّتهای جنگ و نیز آفرینش داستان استفاده میشوند. به همین سبب رمزگشایی از فرآیند دگردیسی خاطره به داستان در ادبیّات پایداری، مسئلهای است که پژوهش در آن، ضمن تدوین و تعریف اصول و قواعد دگردیسی خاطره به داستان، زمینهساز موفّقیّت هرچه بیشتر نویسندگان برای خلق این گونه آثار خواهد بود. در این پژوهش دگردیسی خاطره به رمان را با تکیه بر رمان آتش به اختیار، نوشتۀ محمّدرضا بایرامی واکاوی میکنیم. نتایج پژوهش نشان میدهد رمان آتش به اختیار دارای شاخصههایی همچون گفتوگو، صحنهآرایی، حرکت در زمان، جریان سیّال ذهن و ... است که توانسته این اثر برخاسته از خاطره را به اثری ادبی تبدیل کند و به آن ماهیّت ادبی_داستانی بدهد.