مهسا رضایی؛ نجمه درّی؛ سعید بزرگ بیگدلی
دوره 11، شماره 2 ، اسفند 1400، ، صفحه 115-133
چکیده
تخلّص یا نام شعری، یکی از ویژگیهای شعر فارسی است که از قرن ششم بهعنوان یک سنّت ادبی رواج مییابد و در شعر شاعران قرن هفتم به ثبات میرسد. شاعرانی چون سنایی، خاقانی و انوری از جریانسازان این حیطه ...
بیشتر
تخلّص یا نام شعری، یکی از ویژگیهای شعر فارسی است که از قرن ششم بهعنوان یک سنّت ادبی رواج مییابد و در شعر شاعران قرن هفتم به ثبات میرسد. شاعرانی چون سنایی، خاقانی و انوری از جریانسازان این حیطه به شمار میآیند و بهویژه، زمینۀ تشخّصیافتن و نیز تثبیت تخلّص در غزل را فراهم میآورند. با تکیه بر تکرار یک واژه که از مشخّصههای اصلی تعریف تخلّص است، برخی پژوهشگران معاصر در تعیین تخلّص شعرا دچار خطا شده و تخلّصهای نادرستی را به شعرای قرن شش نسبت دادهاند؛ از جملۀ این خطاها در انتساب، میتوان به واژۀ «رهی» اشاره کرد که بهعنوان تخلّص بعضی شاعران معرّفی شده است. در این مقاله به روش توصیفی_تحلیلی، به پیشینۀ تخلّص در شعر فارسی و عربی و نیز جایگاه آن در شعر اشاره و تخلّص پنهان در شعر سنایی و مولوی را بررسی کردهایم. همچنین با جستوجو در اشعار فارسی از آغاز و با تأکید بر تحقیق در اشعار شاعران قرن ششم، به بررسی واژۀ رهی در جایگاه تخلّص پرداختهایم. نتایج به دست آمده نوعی سنّت ادبی و مضمون و کلمات مترادف با کلمۀ رهی را در کاربرد این واژه از سوی شاعران مختلف نشان میدهد که نمیتواند در همۀ موارد نشانگر تخلّص شعری باشد.