مهدی علیایی مقدم؛ پدرام شهبازی بختیاری
دوره 8، شماره 2 ، اسفند 1397، ، صفحه 79-102
چکیده
تشخّصِ زبانِ قصایدِ ناصرخسرو در گرو چه عواملی است؟ اصلیترین کوشش این پژوهش پاسخدادن به این پرسش است. ازآنجاکه پرداختن به تمام مشخّصاتِ زبانِ قصاید او، در یک مقاله نمیگنجد، اینجا تلاش شده است ...
بیشتر
تشخّصِ زبانِ قصایدِ ناصرخسرو در گرو چه عواملی است؟ اصلیترین کوشش این پژوهش پاسخدادن به این پرسش است. ازآنجاکه پرداختن به تمام مشخّصاتِ زبانِ قصاید او، در یک مقاله نمیگنجد، اینجا تلاش شده است مختصّات زبان او عمدتاً در سطح نحو زبان بررسی شود؛ یعنی ساختار گروههای نحوی و جملهها، اگرچه از توجّهی گذرا به سطح آوایی کلام او نیز غفلت نشده است. این بررسی وقتی کاملاً میسّر میشود که با مقایسة عناصر نحوی زبان او با شاعران پیشین و معاصرش، میزان برجستگی شعرش معیّن شود؛ ازاینرو، بررسیِ ویژگیهای زبان قصاید او در قیاس با زبان قصاید دو شاعر متقدّمش (فرّخی و عنصری) و یک شاعر همعصرش (قطران)، بهمثابة زبانِ معیارِ قصیدهسراییِ عصر، مهمّترین بخش این پژوهش است. در بررسی فراوانی هریک از عناصر نحوی در قصیدههای معیّن ناصرخسرو و مقایسة آن با فراوانی آنها در قصاید فرخی و عنصری و قطران که در وزن و قافیه با قصیدههای او مشترکاند، روش آماری را پیش گرفتهایم؛ بنابراین، قصاید ناصرخسرو در سطح نحو در این موارد نسبت به سه شاعر دیگر برجسته و متمایز مینماید: کاستی توازی نحوی و حذف فعل، کاستی گروه اسمی بدلی و وجه دعا، بی ارتباطی تمهید نحوی تضمین با محور عمودی خیال، فزونی نقش ترغیبی زبان، هنجارگریزی نحوی، کهنهگرایی، نقش جمله(واره)های پیروِ وابستۀ شرطی و تقابلی و تعلیلی در ایجاد اسلوبِ فلسفی کلام او. در این مقاله بهجای تعابیر کلّی و مبهمی که غالباً از زبان قصاید ناصرخسرو بهدستدادهاند، دادههای کمّی قابلسنجشی فراهم آمده است که تحلیلهای این مقاله، تنها یکی از نتایج ممکنِ حاصل از آنهاست.