حسین آقاحسینی؛ سید مرتضی هاشمی؛ طیبه پرتویراد
دوره 5، شماره 1 ، خرداد 1394، ، صفحه 41-59
چکیده
نگاهی به سابقة اقتباس از متون ادبی در هنرهای نمایشی ازجمله سینما، تلویزیون و تئاتر در جهان نشان میدهد که اقتباس میتواند خلأهای متنی موجود در بخش تئاتر و سایر انواع نمایش را به بهترین وجه پر کند. ...
بیشتر
نگاهی به سابقة اقتباس از متون ادبی در هنرهای نمایشی ازجمله سینما، تلویزیون و تئاتر در جهان نشان میدهد که اقتباس میتواند خلأهای متنی موجود در بخش تئاتر و سایر انواع نمایش را به بهترین وجه پر کند. در ادبیات فارسی، به رغم توصیفی بودن متون ادبی، کم نیستند آثاری که ظرفیتهای نمایشی زیادی دارند و میتوان با بهرهگیری از آنها به غنای متون نمایشی افزود. یکی از این آثار که به دلیل شهرت منطقالطیر و تذکرةالاولیاء، ارزشهای ادبی و هنری آن کمتر شناخته شده، الهینامة عطار نیشابوری است. این اثر سرشار از حکایتهای داستانی است که برخی از آنها از ظرفیتهای نمایشی بسیاری برخوردارند و تاکنون موردتوجه پژوهشگران قرار نگرفتهاند. در این مقاله با تکیه بر جایگاه و اهمیت اقتباس از آثار ادبی، به روش توصیفی-تحلیلی و براساس تعریف قرن هجدهمی از تئاتر ارسطویی، ظرفیتهای نمایشی حکایت زن پارسا بررسی و وجوه معنایی و ویژگیهای ساختاری و ... آن، بهعنوان زمینهای مناسب برای اقتباس تحلیل میشود.