ناصر علیزاده؛ بهرام افضلی
دوره 5، شماره 2 ، اسفند 1394، ، صفحه 19-37
چکیده
در تاریخ روشنفکری جهان، نوعی گفتمان ستیزهجویانه در بین روشنفکران شکلگرفته است. در ایران نیز در دورۀ پهلوی اول در میان روشنفکران، انگلیسستیزی و بعد از شهریور بیست، آمریکاستیزی مشهود است. غربستیزی ...
بیشتر
در تاریخ روشنفکری جهان، نوعی گفتمان ستیزهجویانه در بین روشنفکران شکلگرفته است. در ایران نیز در دورۀ پهلوی اول در میان روشنفکران، انگلیسستیزی و بعد از شهریور بیست، آمریکاستیزی مشهود است. غربستیزی روشنفکران غرب، به مفهوم افشای رفتار ناعادلانة غربی برای غیر غربیهاست و چامسکی آن را از مؤلفههای روشنفکری میداند. غربستیزی بهعنوان مؤلفهای از گفتمان روشنفکری، در برخی از آثار داستانی بعضی از نویسندگان نمود یافته است. در این نوشتار براساس روش توصیفی- تحلیلی مبتنی بر مطالعات اسنادی و کتابخانهای، مؤلفۀ غربستیزی در مفهوم هرگونه بیگانهستیزی و سلطهستیزی، در آثار داستانی هدایت، آلاحمد و ساعدی بازتاب داده شده است. از دلایل وجود گفتمان غربستیزی در ایران، میتوان به احساس حقارت ایرانی در مقابل عظمت تاریخ و تمدن و هویت و فرهنگ اصیل گذشتۀ خود، انتقاد و نگرش بدبینانه به غرب به دلیل سوابق ننگین استعمار و یأس حاکم بر روشنفکران بعد از کودتای 28 مرداد اشاره کرد. هدایت در بعضی از نوشتههایش از تبلیغات آمریکایی انتقاد و رفتار غیرانسانی آن را افشا میکند. غربستیزی آلاحمد در نگرش انتقادی او از استثمار کشورش به دست بیگانگان و انتقاد او از مظاهر تمدن غرب و آمریکاستیزی نمود مییابد. غربستیزی ساعدی به شکل استعمارستیزی، آمریکاستیزی و روسیهستیزی نمود یافته است.