احسان زندیطلب؛ خلیل بیگزاده
دوره 11، شماره 2 ، اسفند 1400، ، صفحه 135-153
چکیده
چکیدهمعراجنامه گونهای ادب دینی و عرفانی و گزارش سفر شخصیتی روحانی به قلمروهای ناشناخته است. سفر در ساختار این گونه ادبی و روایی، همواره عنصری تعالیبخش در سلوک انسان به سوی کمال بودهاست؛ بر این ...
بیشتر
چکیدهمعراجنامه گونهای ادب دینی و عرفانی و گزارش سفر شخصیتی روحانی به قلمروهای ناشناخته است. سفر در ساختار این گونه ادبی و روایی، همواره عنصری تعالیبخش در سلوک انسان به سوی کمال بودهاست؛ بر این اساس، معراجنامههای مبتنی بر سیر و سلوک روحانی در ریخت سفرنامه نگاشته شدهاند که گزارش معراج پیامبر اسلام (ص)به روایت ابوعلی سینا از کهنترین نمونههای منثور و مستقل آن در ادب فارسی با نگاهی نمادگرایانه به عناصر روایت در معراجنامه است. ضرورت بررسی این گونه متون بر اساس نظریّههای ادبی نو، تلاش برای گشودن افقی تازه از متن در برابر خواننده و نگاهی به تولید معنا مبتنی بر واکاوی خویشتن است تا لایههای رازناک و پوشیدة آن آشکار شود و دریافت خواننده از متن گسترش یابد. بر این پایه، پژوهش پیشروی، معراجنامه ابن سینا را بر پایة انگاره تکاسطورة جوزف کمپبل که برآمده از نگاهی ساختارگرایانه در روایت و روانشناسانه به سفر قهرمان و کهنالگوی خویشتن است با تکیه بر مطالعات بینارشتهای ادبیات تطبیقی در رویکردی توصیفی- تحلیلی نقد و بررسی کردهاست. دستاورد پژوهش نشان میدهد، معراجنامه ابن سینا اگر چه در برخی زیرمرحلهها مانند امتناع از بازگشت ناسازی دارد، امّا با ساختاری روایی و بافتارشناختی سفر قهرمان با تکیه بر الگوی جوزف کمپبل همسانی آشکاری دارد که گویایی و پویایی معراج حضرت ختمی مرتبت (ص) را مبتنی بر ساختار روایی آن در آیات قرآن کریم آشکار میسازد.