ایرج صادقی؛ بیژن ظهیری ناو؛ خدابخش اسداللهی
دوره 11، شماره 2 ، اسفند 1400، ، صفحه 155-175
چکیده
این پژوهش با تکیه بر نظریّۀ رفتار زبانی و موقعیّت اجتماعی آلفرد آدلر و نظریّۀ مکتب چشمانداز کارل ساور از تعریف جغرافیا، جهانمتن داستانهای جمالزاده را از نظر زبان بدن و ارتباطات غیر کلامی ...
بیشتر
این پژوهش با تکیه بر نظریّۀ رفتار زبانی و موقعیّت اجتماعی آلفرد آدلر و نظریّۀ مکتب چشمانداز کارل ساور از تعریف جغرافیا، جهانمتن داستانهای جمالزاده را از نظر زبان بدن و ارتباطات غیر کلامی بررسی میکند. طبق نظریّۀ آدلر، رفتارهای زبان، انعکاسی از موقعیّتهای اجتماعی و محیطی است. در چشمانداز متن، با توجّه به انسان و تغییرات رفتاری، جغرافیای فرهنگی شکل میگیرد. گاهی داستان از گونههای مختلف انسانی تشکیل میشود که جغرافیای فرهنگی خاصّ خود را بر اساس گونهشناسی انسان نمایان میکند. سنخهای انسانی، مبیّن فرهنگ و فضای ذهن و دوران نویسندۀ داستان هستند. در این مقاله، با بررسی ارتباطات غیر کلامی، از روش توصیفی-تحلیلی و مطالعات کتابخانهای استفاده شده است. هدف از پژوهش، اشارهای به نسبت کارکرد ارتباطات تنزبانی شخصیّتها و سنخهای انسانی در داستانهای جمالزاده و تأثیر مفهومی آن بر روابط گونههای انسان، در داستان است. نتایج حاصل از این پژوهش این است که ارتباطات غیر کلامی در جمالزاده بسیار پررنگ است و جمالزاده برای بیان احساسات و مفاهیم نامحسوس، از تنزبانی و رفتار بدنی بهره میبرد. یکی از دلایل این روش وی فقر واژگانی و نداشتن برابریهای مناسب مفهومی است. از جمله خشم و شادی را میتوان نام برد. از نظر فراوانی، بنا بر نمودار، بیشترین رفتار زبانی غیر کلامی در مؤلّفۀ «چشم» دیده میشود و کمترین رفتار تنزبانی به مؤلّفۀ عضو بدنی «زبان» تعلق دارد.