بهزاد برهان؛ علیرضا حاجیان نژاد
دوره 9، شماره 1 ، شهریور 1398، ، صفحه 41-61
چکیده
غایت و مقصد سلوک در عرفان اسلامی، فنا و در عرفان بودایی، نیرواناست. رسیدن به هر دو مقصد، از راه زدودن صفات و خواهشهای نفسانی است. شباهتهای فنا و نیروانا آنقدر هست که گاه مفهومی مشترک قلمداد میشوند. ...
بیشتر
غایت و مقصد سلوک در عرفان اسلامی، فنا و در عرفان بودایی، نیرواناست. رسیدن به هر دو مقصد، از راه زدودن صفات و خواهشهای نفسانی است. شباهتهای فنا و نیروانا آنقدر هست که گاه مفهومی مشترک قلمداد میشوند. فنا و نیروانا تجربههایی عرفانی هستند و با نظریّههای رایج در پژوهشهای تجارب عرفانی نیز مطالعه میشوند. یکی از این نظریّهها، ساختگرایی است که تجارب عرفانی را پردازششده و سامانیافته از باورها و انتظاراتی میداند که عارف با خود به تجربه میآورد. در نگاه ساختگرا، عارف در حالی به تجربۀ عرفانی پا میگذارد که از آموزهها و مفاهیم سنّتی دین و آیینش زمینهمند شده است و ازآنجاکه آموزهها و مفاهیم سنّتی ادیان و مذاهب از اساس با هم متفاوتاند، تجربههای عرفانی عارفان آنها نیز نمیتواند یکسان باشد. در این مقاله، زمینهمندیهای عارفان اسلامی و بودایی را در تجربۀ فنا و نیروانا از دریچۀ ساختگرایی بررسیدهایم. ما استدلال میکنیم که تفاوت عقاید و آموزههای این دو آیین، مسیر سلوک و طریقت عارفانش را از اساس متفاوت ترسیم میکند و این دو مسیرِ ازاساسمتفاوت، به مقصد واحدی نمیرسند؛ بنابراین، فنا و نیروانا یکسان نخواهند بود. این مقاله با گفتار مختصری در تجربۀ عرفانی و معرّفی اجمالی نظریّههای ساختگرایی و ذاتگرایی آغاز میشود، سپس با بحثی در آموزههای اصلی عرفان اسلامی و بودایی برای رسیدن به فنا و نیروانا ادامه مییابد و در آخر، با قیاس این آموزهها و بیان نتیجۀ استدلال تمام میشود.