تقی پورنامداریان؛ روح الله هادی؛ زیبا اشراقی
دوره 9، شماره 2 ، اسفند 1398، ، صفحه 1-20
چکیده
تصدیر یکی از آرایههای بدیعی و تمهیدات هنری است و کاربرد آن در متون ادبی سابقهای کهن و طولانی دارد. تکرار الفاظ در شعر، صورتهای مختلفی دارد و طیّ تاریخ، تعبیرها و تعریفهای مختلفی از آن ارائه شده ...
بیشتر
تصدیر یکی از آرایههای بدیعی و تمهیدات هنری است و کاربرد آن در متون ادبی سابقهای کهن و طولانی دارد. تکرار الفاظ در شعر، صورتهای مختلفی دارد و طیّ تاریخ، تعبیرها و تعریفهای مختلفی از آن ارائه شده است؛ مانند جناس، تصدیر یا همان ردّالصدر الی العجز/ ردّالصدر علی العجز و تکریر. در این پژوهش با رویکردی جدید تلاش شده است پس از ذکر سیر تاریخی آرای برآمده از بلاغت کهن فارسی در این زمینه، نظر قدما دربارۀ یکی از صورتهای تکرار، یعنی تصدیر، واکاوی و دیدگاههای گوناگون دربارۀ آن بررسی شود. همچنین جایگاه و صورتهای مختلف دیگر تکرار در بدیع لفظی، معنوی، معانی و در اصطلاحات ادبی موجود در این کتابها تبیین میشود. از نگاه بدیعیان، بهتَبَع تعریفِ عروضیان، شش جایگاه اصلی در ساختار هر بیت شعر وجود دارد که عبارت است از: صدر، حشو(1)، عروض، ابتدا، حشو(2) و عَجُز؛ و آرایۀ تصدیر یا همان ردّالعجز علی الصدر/ ردّالصدر الی العجز، الگوهایی از تکرار واژه است که براساس این جایگاهها شکل گرفته است. حالآنکه در شعر فارسی، تکرار، الگوهای دیگری نیز دارد. در مقالۀ حاضر این الگوها از منظری انتقادی بررسی میشود تا با نگاهی دقیقتر، شیوۀ مؤلّفان کتابهای بدیعی و رویکرد تصنّعی آنها، در تبیین یکی از وجوه هنری کلام ادبی نقد شود و به صورتهای متنوّع و هنریتر این شیوه از تکرار در شعر فارسی بیشتر توجّه شود.