زهیر نادعلی زاده؛ ناصر رحیمی
دوره 9، شماره 2 ، اسفند 1398، ، صفحه 59-75
چکیده
تشبیه و در شکل عامّتر آن تصویر، از منظرهای گوناگون قابل تحلیل است؛ یکی از این منظرها مسئلۀ عناصر و مصالحی است که در ساخت تصویر بهکارمیروند و تأثیر و نقشی که این عناصر در بلاغت شعر و معناهای ضمنی و ...
بیشتر
تشبیه و در شکل عامّتر آن تصویر، از منظرهای گوناگون قابل تحلیل است؛ یکی از این منظرها مسئلۀ عناصر و مصالحی است که در ساخت تصویر بهکارمیروند و تأثیر و نقشی که این عناصر در بلاغت شعر و معناهای ضمنی و کنایی دارند. ما در این مقاله، پس از نگاهی اجمالی به برخی دلالتهای تصویر، به دو کارکرد مهم در دلالتانگیزی موادّ تصویر خواهیم پرداخت: نخست، نقش اجزای تصویر در ساخت و پرداخت «لحن» و اینکه چگونه با انتخاب عناصری متفاوت در تصویر میتوان لحن و فضایی متفاوت آفرید. لحن، حاصل همگونی و همسویی خانوادة کلمات است، امّا گاهی ناهماهنگی میان واژگان و موضوع و مضمون، خود به خلق لحنی با دلالتهای کنایی و ضمنی منجر میشود. دوم، استعداد و ظرفیّت «مشبّهٌبه» و «عناصر تمثیل» در آفرینش تداعیهای ضمنی و ثانوی تاآنجاکه گاه نقش این عناصر و دلالتهای کنایی آنها از کارکرد وجه شبه و اغراض آن اهمّیّت بیشتری مییابد. انتخاب مشبّهٌبه، نهتنها درجهت اغراق یا تبیین مشبّه است، که گاهی ظرفیّت تداعیهای آن، مشبّهٌبه را به کانون اصلی تشبیه و معنا تبدیل میکند. در این میان کوشیدهایم ابهام احتمالی هر مطلب را با نمونههای شعری و تحلیل آنها روشن سازیم.